تاثير درمان شناختي مبتني بر حضور ذهن بر سلامت روان بيماران زن مبتلا به ام. اس

The Effect of Mindfulness-based Cognitive Therapy on the Mental Health of Female Patients Suffering from Multiple Sclerosis

مقدمه: ام.اس از جمله بيماري هايي است كه تقريباً تمامي جنبه هاي زندگي را در بر گرفته و مشكلات متعددي از جمله مشكلات روانشناختي براي فرد ايجاد مي نمايد. هدف از اين مطالعه بررسي اثر بخشي درمان شناختي مبتني بر حضور ذهن بر سلامت روان زنان مبتلا به ام.اس است. روش بررسي: روش پژوهش، از نوع نيمه آزمايشي، همراه با گروه آزمايش وگواه و حجم نمونه 24 زن مبتلا به ام.اس كه بعد از همتا سازي ازنظر سن،شغل، تحصيلات به دو گروه(12نفر گروه گواه، 12 نفر گروه آزمايش) ثقسيم شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه سلامت روان(28-GHQ) بود. گروه آزمايش به مدت 8 جلسه هفتگي 2 ساعته، تحت آموزش درمان شناختي مبتني بر حضور ذهن قرارگرفتند، درحاليكه گروه كنترل هيچ مداخله اي دريافت نكردند. براي تحليل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 22 از تحليل كوواريانس يك طرفه و چند متغيره استفاده شد. نتايج: تحليل كوواريانس نشان دادكه پس از اعمال متغير مستقل تفاوت بين دو گروه آزمايش و گواه از نظر ميانگين نمرات سلامت روان و ابعاد آن در سطح 0001/ معني دار بوده است. كه حاكي از بهبود قابل ملاحظه شركت كنندگان گروه آزمايش نسبت به گروه كنترل بوده است. نتيجه گيري:. يافته ها از اثربخشي آموزش شناخت درماني مبتني برحضورذهن بربهبود سلامت روان بيماران زن مبتلا به ام. اس حمايت مي كند. بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه روش فوق باعث افزايش سلامت روان در زنان مبتلا به ام. اس شده است.

Introduction: Multiple sclersis (MS) can involve approximately all aspects of life, which leads to different problems for a person such as psychological problems. Therefore, the present study aimed to evaluate effectiveness of mindfulnessbased therapy on the mental health of female patients suffering from MS. Methods: In this quasiexperimental study, the study sle consisted of 24 patients suffering from MS, who were selected via convenience sling method. Once the participants were homogenized in regard withg their age, occupation, and education, they were devided into an experimental group (n=12) and a control group (n=12). The study instrument consisted of the general health questionnaire (GHQ28). The experimental group attended 8 sessionsmdash each lasting 2 hoursmdash of training on mindfulnessbased cognitive therapy, whereas the control group did not receive any interventions. In order to analyze the study data, SPSS software( ver, 22) was used via Multivariate analysis of covariance (MANCOVA). Results: As the study results demonstrated, the difference between experimental and control groups was proved to be significant in terms of mean scores of mental health and its dimensions (p=0.0001). Conclusion: The study results supported the effectiveness of mindfulness ndash based cognitive therapy on mental health of female patients . It can be concluded that this method has ameliorated mental health of MS patients.