بررسي وضعيت سبك رهبري مديران و ارتباط آن با سلامت روان كاركنان بيمارستانهاي دانشگاه علوم پزشكي تهران درسال 1393

Assessing the Status of Managersʹ Leadership Style and Its Relationship with Mental Health Staff of Hospitals Affiliated to Tehran University of Medical Sciences in 2014

زمینه و هدف: مدیران بیمارستانها خواه ناخواه تاثیر مهمی بر سلامت كاركنان خود دارند و از انجایی كه همبستگی و انسجام حرفه ای در سایه تعادل روانی فراهم می گردد؛ برخورداری از سلامت روان در میان پرسنل بیمارستان حائز اهمیت بسیاری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت سبك رهبری مدیران و ارتباط آن با سلامت روان كاركنان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشكی تهران تدوین شد. مواد و روش ها:  پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی-مقطعی بوده و حجم نمونه شامل 91 مدیر اجرائی، میانی و 320 كارمند بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشكی تهران و ابزار پژوهش پرسشنامه های سبك رهبری فیدلر و سلامت عمومی بود. داده های بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به وسیله نرم افزار SPSS ویرایش 22 موردتجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نرخ پاسخدهی 85% بود. اكثر مدیران سبك رهبری وظیفه مدار را اتخاذ نمودند. میان سبك رهبری مدیران با سلامت روان، مشكلات جسمانی، اضطراب، كاركرد اجتماعی و افسردگی پرسنل رابطه آماری معناداری برقرار بود(05/0>P).  نتیجه گیری: مدیران با اتخاذ سبك رهبری رابطه مدار می توانند در ارتقای سلامت روان پرسنل اثرگذار باشند و در راستای پیشگیری و كاهش اختلالات سلامت روان در میان كاركنان ضروری بنظر می رسد كه آموزش مدیران در مباحث رهبری و به كارگیری الگو ها و سبك های رهبری مناسب در موقعیت های گوناگون مورد توجه قرار گیرد.

Background: Hospital managers inevitably have a major impact on their employeesʹ health and because professional cohesion acheives in the shadow of psychological balance; possessing mental health is important among hospital staff. Therefore, current study aimed to determine the status of managersʹ leadership style and its relationship with mental health staff of hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences in 2014. Materials and Methods: This study was a cross-sectional and descriptive-analytical one and sample size consisted of 91 executives, intermediate managers and 320 employees of hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences. Fiedler leadership style instrument and general health questionnaire were used. Collected data was analyzed by SPSS software version 22 using descriptive and inferential statistics tests. Results: Responsive rate was85% (272/320). Most of managers adopted task-oriented leadership style. There was a statistically significant relationship between leadership style and mental health, physical problems, anxiety, social function and depression among staff (P<0.05). Conclusion: Managers can be effective on mental health staff using relationship-oriented leadership style adoption and it seems necessary to train managers in adopting appropriate leadership models and styles in order to prevent and reduce mental health disorders among employees in different situations.