بررسي ميزان گرايش دانشجويان به فست فودها و عوامل مؤثر بر آن

در سال‌هاي اخير مصرف فست فود به طور چشمگيري در بين نوجوانان و جوانان افزايش يافته است. تبعاتي كه مصرف اين نوع غذاها براي مصرف‌كننده و جامعه با خود به همراه دارد، موجب بروز برخي نگراني‌هاي اجتماعي شده است. امروزه دانشجويان به خاطر شرايط تحصيلي يكي از مهمترين گروه‌هاي در معرض خطر مي‌باشند تحقيق حاضر در نظر دارد با نگاهي جامعه‌شناختي گرايش دانشجويان به فست فودها را مورد بررسي قرار دهد. جامعه آماري اين پژوهش را دانشجويان دانشگاه تبريز تشكيل مي‌دهند و نمونه آماري مشتمل بر 372 نفر مي‌باشد كه از طريق فرمول كوكران به‌دست آمده است. روش نمونه‌گيري تحقيق به صورت تصادفي متناسب بوده، اطلاعات به‌دست آمده با تكنيك پيمايش، به‌صورت مقطعي و از طريق ابزار پرسشنامه گردآوري شده كه روايي و اعتبار آن مورد تائيد قرار گرفت. طبق نتايج به‌دست آمده فرض اساسي تحقيق مبني بر تاثيرپذيري گرايش به استفاده از فست فود، از متغيرهايي نظير: سرمايه اجتماعي، سرمايه اقتصادي، آگهي‌هاي تبليغاتي و دينداري مورد تاييد قرار گرفت. بر طبق نتايج تحقيق همبستگي معكوسي بين سرمايه اجتماعي و دينداري با گرايش به استفاده از فست فود وجود دارد. يافته‌هاي تحقيق رابطه بين سن و گرايش به استفاده از فست فود را مورد تاييد قرار نداد. نتايج تحليل‌هاي چند متغيره نشان داد كه، متغيرهاي سرمايه اجتماعي، سرمايه اقتصادي، آگهي‌هاي تبليغاتي و دينداري در مجموع 0/22 از متغير وابسته را مورد تبيين قرار مي‌دهند.