تاثيرآموزش راهبردهاي نظم جويي هيجان در قضاوت اخلاقي با توجه به ظرفيت حافظه كاري

The Effect of Emotion Regulation Strategy Training on Moral Judgment among Individuals with High and Low Working Memory Capacities

هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسي تأثير آموزش نظم­جويي هيجان در قضاوت اخلاقي با توجه به ظرفيت حافظه كاري بود. روش: بدين منظور، 158 نفر (45 مرد و 113 زن) از دانشجويان دانشگاه خوارزمي در اين مطالعه شركت كردند. تمام  شركت­كنندگان با استفاده از شاخص حافظه كاري مورد ارزيابي قرار گرفتند و بر اساس نمرات انتهايي توزيع دو گروه با ظرفيت حافظه كاري بالا و پايين براي شركت در جلسات آموزشي انتخاب شدند. هر گروه، 14 نفر (9 زن و 5 مرد)، به مدت ده جلسه تحت آموزش راهبردهاي نظم­جويي هيجان قرار گرفتند. قضاوت اخلاقي در پنج دسته مختلف (معماهاي شخصي، شخصي آسان، شخصي دشوار، غيرشخصي و كنترل) كه در سه مرحله (قبل از آموزش، در حين آموزش و بعد از آموزش) ارزيابي شد. براي تجزيه و تحليل داده­ها از تحليل واريانس مختلط استفاده شد. يافته­ها: نتايج نشان داد در پاسخ­هاي سودگرايانه و زمان واكنش به معماهاي قضاوت اخلاقي بين دو گروه با نمرات حافظه كاري پايين و بالا تفاوت معناداري وجود ندارد. همچنين يافته­ها بيانگر اين است كه آموزش نظم­جويي هيجان منجر به افزايش پاسخ­هاي سودگرايانه در همه معماهاي اخلاقي به جزء معماي كنترل شده است. افزون بر اين موارد، آموزش نظم­جويي هيجان در زمان واكنش به معماهاي اخلاقي شخصي و نيز شخصي­ دشوار تأثير داشته است. نتيجه­گيري: با توجه به يافته­ها، به نظر مي­رسد آموزش نظم­جويي هيجان در پاسخ­دهي سودگرايانه و زمان واكنش  به معماهاي اخلاقي به ويژه معماي اخلاقي شخصي تأثير داشته است. اين  مي­تواند به عنوان يك شاخص بيانگر اين باشد كه چطور آموزش نظم­جويي هيجان مي­تواند پاسخ هيجاني را در طول قضاوت اخلاقي تحت تأثير قرار دهد.

Aim: The purpose of the present study was to examine the effect of emotion regulation strategies training on moral judgments with regard to the capacity of working memory. Methods: To this end, 158 university students (45 males and 113 females) from Kharazmi University participated in this study. All participants were tested using working memory index. Based on the scores distributions, two groups with high and low working memory abilities were selected for the training sessions. Each group, 14 participants (9 females and 5 males), was trained emotion regulation strategies for ten sessions. Moral judgments in five different categories (personal, easy personal, difficult personal, impersonal and control dilemmas) were examined in three different stages (before training, at the time of the training and after training). Data were analyzed using mixed analysis of variance. Results: The results showed that there was no significant difference in utilitarian responses and reaction times to moral judgment dilemmas between the two groups with low and high working memory scores. Also, the findings indicated that emotion regulation strategy training resulted in an increase of utilitarian moral choices for all of the moral dilemmas related to control dilemmas. However, emotion regulation strategy training had an effect on the reaction time in response to personal as ­well­ as difficult personal moral dilemmas. Conclusion: According to these findings, it seems that emotion regulation strategy training had an effect on utilitarian responses and the reaction time, especially for personal moral dilemmas. This could be considered as an indicator of how emotion regulatory strategy training can influence the emotional response during moral judgments.