پيش بيني مكانيسم‬هاي دفاعي بر اساس كيفيت زندگي و حمايت عاطفي - اجتماعي ادراك شده در زنان متاهل

Prediction of Defense Mechanisms Based on the Quality of Life and Perceived Social-Emotional Support in Married Women

زمينه و هدف: مكانيسم هاي دفاعي فرآيندهايي در ساختار شخصيت هستند كه بر سازش روانشناختي تأثير مي گذارند و بررسي رابطه مكانيسمهاي دفاعي با حمايت اجتماعي ادراك شده و كيفيت زندگي كه نقش كليدي در سلامت رواني اجتماعي زنان دارند، ضرورتي اجتناب ناپذير است. هدف اين مطالعه پيش بيني مكانيسمهاي دفاعي بر اساس كيفيت زندگي و حمايت عاطفي اجتماعي ادراك شده در زنان متاهل بود. روش كار: روش مطالعه از نوع توصيفي همبستگي بوده و نمونه پژوهش شامل 200 نفر از زنان متاهل20 تا 50 ساله مراجعه كننده به مركز بهداشتي درماني سميه شهر سنندج در سال 1394 بود كه با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه كيفيت زندگي، سبك هاي دفاعي و حمايت اجتماعي عاطفي ادراك شده بود. دادهها از طريق Spss16 و با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه تجزيه و تحليل شدند. يافته ها: نتايج تحليل رگرسيون نشان داد از بين تمام مؤلفه هاي كيفيت زندگي، دو مؤلفه سلامت رواني و عملكرد اجتماعي قوي ترين ضريب بتا به ترتيب 34/0 و 25/0 را براي تبيين متغير ملاك (مكانيسم دفاعي) فراهم مي آورد. همچنين از بين مؤلفه هاي حمايت عاطفي اجتماعي ادراك شده تنها مؤلفه خانواده (16/0) توانست متغير ملاك مكانيسم هاي دفاعي را پيشبيني كند. نتيجه گيري: طبق يافته ها مي توان گفت توجه به اقدامات آموزشي و تربيتي در راستاي ارتقاي سطح سلامت رواني و عملكرد اجتماعي بهتر، به عنوان تلاشهاي پيشگيرانه و بنيادين جهت بهبودكيفيت زندگي و تقويت مكانيسمهاي دفاعي رشديافته در زنان متاهل ضرورتي اجتناب ناپذير است.

Background objectives: The defense mechanisms are mental processes in the structure of personality which has impact on psychological coping mechanisms. Assessing the relationship between defense mechanisms with perceived social support and quality of life that play key role in womenrsquo;s mentalsocial health is an inevitable necessity. So, the aim of this study was to predict defense mechanisms based on the perceived quality of life and social and emotional support in married women. Methods: This descriptive study comprised a sample of 200 married women aged 20 to 50 years old referred to Somayeh teaching hospital of the city of Sanandaj which was chosen by convenience sampling method. Data gathering tool was quality of life, perceived socialemotional support and defense styles questionnaires which were completed by the participants. Data were analyzed using Pearson correlation and multiple regression analysis in SPSS (V. 16). Results: Based on the results of regression analysis, mental health (0.34) and social function (0.25) had strong beta;coefficient to explain the coping mechanisms. As well, among the components of perceived social and emotional support, only the item of family (0.16) predicted the dependent variable of coping mechanism. Conclusion: According to the findings, in order to promote mental health and social function, it is necessary to have new attention to educational and training measures, as preventive and fundamental effort to improve the quality of life and strengthening mature defense mechanisms in married women.