پديد آورندگان :
پورشاهيان، بهار نويسنده دانشگاه پيام نور,تهران,ايران , , نجفيان، آرزو نويسنده دانشگاه پيام نور,تهران,ايران , , روشن، بلقيس نويسنده دانشگاه پيام نور,تهران,ايران , , سبزواري، مهدي نويسنده دانشگاه پيام نور,تهران,ايران ,
كليدواژه :
واژۀ مركب , برونمركز , تركيب استعاري , تركيب انتقالي , تركيب تركيبي , درونمركز
چكيده فارسي :
ساختار و معناي واژههاي مركب همواره يكي از موضوعات مورد توجه زبانشناسان و دستوريان بوده است. زايابودنِ فرايند تركيب در بسياري از زبانها از جمله فارسي و انگليسي، خود ميتواند دليل موجهي براي توجه زبانشناسان به اين فرايند باشد. واژههاي مركب را بهلحاظ ساختار معنايي و وجود هستۀ معنايي در تركيب ميتوان به واژههاي مركب درونمركز، برونمركز، دوسويه و متوازن تقسيم كرد. هريك از اين گروهها را نيز ميتوان، ازلحاظ ساختاري، در گروههاي كوچكتري جاي داد. واژههاي مركب برونمركز در تقابل با واژههاي مركب درونمركز معنا و مفهوم پيدا ميكنند. برخلاف تركيبات درونمركز، بسياري از تركيبات برونمركز معناي استعاري دارند، لذا از اين دسته تركيبات در زبان فارسي، ميتوان براي فرايند واژهسازي در برابرنهادهاي واژههاي علمي و بيگانه استفاده كرد. هدف پژوهش حاضر، ابتدا ارائۀ توصيفي از فرايند تركيب، بهويژه تركيبهاي برونمركز، و سپس طبقهبندي واژههاي برونمركز فارسي براساس طبقهبندي باور (2009) است. در اين پژوهش نشان مي دهيم كه برونمركزبودنِ تركيب در فارسي، در اغلب موارد، وابسته به ساختار نيست بلكه به دامنۀ ارجاع تركيب بستگي دارد. دادههاي پژوهش حاضر از بررسي متون آموزشي زبان و ادبيات فارسي دبيرستان سال تحصيلي 1393 بهدست آمده اند.