طراحي يك نظام طبقه بندي به مثابه سياست توسعه دانش كارآفريني

Designing a typology as a policy for developing entrepreneurship knowledge

شناسايي و تدوين گونه‌هاي اصلي سياست‌هاي كارآفريني بايد مبتني بر يك سنخ­شناسي از گونه‌هاي كارآفريني باشد كه قابليت اعتماد بالايي را دارا باشد. شايد آنچه كه تا پيش از اين مانعي براي تدوين سياست هاي كارآفريني قلمداد مي‌شد ماحصل تناقض و تعارض در فهم كارآفريني بوده است، هدف عمده مقاله حاضر اين است كه از مجراي طراحي يك نظام طبقه بندي براي  فهم كارآفريني پاسخي توصيفي تحليلي ارائه نموده و در راستاي پاسخ گويي به چالش نظري بي­نظمي علم كارآفريني(عدم اجماع) برآيد. حوزه‌هاي فرعي كارآفريني را مي‌توان درون يك گونه شناسي ابداعي سامان داده و از طريق به‌كارگيري يك سنخ شناسي مكمل از گونه‌هاي مختلف كارآفريني انسجام بخشيد. نويسندگان اميدوارند كه نظام طبقه بندي پيشنهادي ارائه شده بتواند مساعدت نظري و عملي مناسبي براي حوزه كارآفريني و سياست‌هاي آن حوزه فراهم نمايد.

Governments should encourage and promote policies on how to be entrepreneurs and ntrepreneurship, there are knowledge gaps. On the one hand the need to develop policies to stimulate entrepreneurship, to achieve a common understanding and consensus about the meaning ofentrepreneurship. The need for policies to promote entrepreneurship science entrepreneurship in education, research, and is promoted was in operation. As mentioned this in turn creates a barrier for backup policies to stimulate entrepreneurship in the communities.