كارگاه هنر خلاق

نبود رويكردهاي جديد به دنياي كودكان و نوجوانان از نارسايي هاي فرهنگي و ناهماهنگي هاي جامعه آموزشي ماست. نداشتن شناخت از ضرورت آموزش هنر و همچنين فقدان شناخت كافي در مورد ارتباط رشد رواني - عاطفي كودكان با هنر و تاثيرات مختلف فعاليتهاي هنري در رشد آنها باعث شده است كه از قابليتهاي هنر براي رشد و توسعه توانمنديهاي كودكان و نوجوانان كه مي تواند به رفع مشكلات رفتاري و رواني آنها بينجامد - غفلت كنيم. از طرفي، هدفهاي آموزش هنر كودك و نوجوان در برنامه سازمانهاي مسئولي و ذي ربط نامشخص است. بسياري از مؤسسات خصوصي و غيرانتفاعي به تشريفات مي پردازند و جنبه تجاري برايشان اهميت بيشتري دارد. از سوي ديگر، چون در مناطق محروم و حتي مدارس دولتي امكانات كافي وجود ندارد، كلاس هاي هنر تعطيل ميشوند يا در اختيار دروس ديگر و آزمون هاي مختلف قرار مي گيرند. اكنون زمان آن رسيده است كه الگوهاي متعدد آموزش نوين ابداع و برنامه ريزي شود؛ به طوري كه كودك و نوجوان بهترين جايگاه را در آن داشته باشند. در آموزش نوين از تمامي زمينه هاي غني فرهنگي، هنري، تاريخي سرزمين خودمان و ساير فرهنگ ها استفاده مي شود.