پديد آورندگان :
متوسليان، مليحه نويسنده دانشكده طب سنتي و مكمل,دانشگاه علوم پزشكي مشهد,مشهد,ايران , , غفاري، فرزانه نويسنده مركز تحقيقات اخلاق و حقوق پزشكي,گروه تاريخ پزشكي,دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي,تهران,ايران , , توكلي كاخكي، ماندانا نويسنده دانشكده طب سنتي و مكمل,دانشگاه علوم پزشكي مشهد,مشهد,ايران ,
چكيده فارسي :
مقدمه: اضطراب از شايعترين اختلالات رواني در جامعه محسوب ميشود. در متون طب سنتي ايران مفهوم اضطراب از واژههاي مختلفي برداشت ميشود. تبيين دقيق مفاهيم اين لغات براي تشخيص و درمان صحيحتر اين اختلالات ضروري است.روش: در اين مطالعه مروري كيفي، شش واژه مرتبط با اضطراب يعني «جبن»، «خوف»، «فزع»، «قلق»، «وسواس» و «همّ» با استفاده از متون و لغتنامههاي طب سنتي ايران، فرهنگهاي لغت معتبر مرجع و كاربردي دوره تمدن اسلامي و كتابهاي متأخرين مورد تجزيه و تحليل محتوايي قرار گرفتهاند.يافتهها: در اين بخش مفاهيم و تعاريف هر واژه كليدي با رعايت توالي زمانيِ كتب و منابع مورد استفاده، در قالب جداول مجزا تنظيم شد.بحث و نتيجهگيري: نتايج حاصله بيانگر آن است كه «همّ»، فكر و تلاش براي برطرفكردن مسألهاي ناخوشايند و به دستآوردن چيزي خوشايند است. «خوف» ترس از مسأله ناخوشايندي است كه محتمل است در آينده رخ دهد. «فزع» مرحله شديدتري از ترس است كه فرد قادر به دفع عامل خطر نيست و بيتاب و بيقرار ميشود. «قلق» مرحله شديدتري از فزع است كه فرد شديداً بيقرار است. «جبن» حالتي است ذاتي كه فرد از چيزهايي كه سايرين از آنها نميترسند، ميترسد و نهايتاً آنچه كه از عمل شرّ در نفس واقع ميشود، وسواس ناميده شده است. ضمناً تعاريف لغوي واژههاي معادل اضطراب غالباً دربردارنده توصيف حالت رواني مرتبط با هر يك از واژگان كليدي هستند، اما تعاريف طبي آنها غالباً مبين اثرات فيزيولوژيك اين حالتها بر بدن ميباشند.