عنوان مقاله :
اصل مشروعيت، حاكميت و دگرانديشي در چارچوبهاي سنتي حقوق بينالملل
عنوان به زبان ديگر :
Principle of Legitimacy, Sovereignty and Transformation of Traditional Structure of International Law
پديد آورندگان :
سرتيپي، حسين نويسنده گروه حقوق,دانشگاه پيام نور,تهران,ايران Sartipi, Hossein
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395 شماره 29
كليدواژه :
حقوق بينالملل , مشروعيت , حق تعيين سرنوشت , اصل تمامت ارضي , حاكميت
چكيده فارسي :
مشروعيت دولتها هر چند ارزشي بنيادين دارد، لكن همواره چالشبرانگيز، مبهم و نامشخص بوده است. به آساني نميتوان تعريفي دقيق از مفهوم و حوزه وسعت آن به دست آورد و دامنۀ آن نيز پر از ابهام است. افزون بر اين، آنچه در اين زمينه اهميت وافري دارد، چگونگي تأثير آن است؛ چرا كه بايد به گونهاي اعمال شود، تا حاكميت دولتها به چالش كشيده نشود. در اجرا همچنين بايد ديگر موازين سنتي و نيرومند حقوق بينالملل همانند عدم مداخله در امور داخلي يكديگر را در نظر گرفت تا تأمين اين اصل، بتواند احترام به حقوق بشر را افزايش و به پايداري صلح و امنيت بينجامد. برخي دولتها در دو دهه اخير، با دستاويز قرار دادن مشروعيت دولتها در اقصي نقاط، دخالت نموده كه نتيجه آن الزاماً ارتقاء حقوق بشر نبوده است. ابهام در اجرا، تنظيم روابط آن با اصل لزوم حفظ تمامت ارضي كشورها، اصل حفظ تمامت حاكميت دولتها و ساير اصول بنيادين در حقوق بينالملل، محل ابهام داشته و بيشك استانداردهاي دوگانهاي كه قدرتهاي بزرگ و يا به اصطلاح جامعه بينالملل در اركان و ارگانهاي خود به آن تمسك ميجويند، بر فضاي مهآلود آن افزوده است. قطعنامههايي كه بر اساس عدالت، تساوي و برادري وضع ميشوند و نميتوان آنها را از لحاظ علمي يا منطقي تحليل نمود و يا در شرايط يكسان اجرا نمود، براي ما موضوعي نا آشنا نيستند. از ويژگيهاي دوران گذار و انتقالي در نظام بينالملل، فقدان ساختار بينالمللي مشخص، وجود بيثباتي و ناامني، قدرتطلبي و فزونطلبي قدرتها و بازيگران مهم جهاني براي افزايش قدرت و در نهايت تثبيت قدرت خود بوده است. در همين راستا برخي مناطق مهم و راهبردي جهاني در دوره انتقالي كنوني، ميتوانند به آوردگاه و محل تقابل قدرتهاي بزرگ كه داعيه جهاني و رهبري جهان را دارند و به دنبال تثبيت قدرت خود هستند، تبديل شود. آميختگي تئوريهاي نوظهور در حقوق بينالملل با مقولههاي دوسويه، چنين دگرديسي را پيچيدهتر نموده است. به نظر ميرسد در بينظمي نوين جهاني، نظام جديدي در حال طراحي است.
چكيده لاتين :
Legitimacy, intrinsic value, but always challenging, is ambiguous. Precise definition of the concept and its extent cannot be easily achieved and the area is also full of ambiguity. Moreover, what is the importance of passion, how it is because it must be applied in such a way so as not to challenge state authority. Some governments in the past two decades, with the pretext of legitimacy of governments around the place, which involved the promotion of human rights is not necessarily the result. It is true that in the current international law, a person of high status enjoyed is and significant administrative and legal mechanisms designed to improve the human rights situation and adopted and Legitimacy purely is not considered as a domestic, but also it has an international aspect. No one can say that the border incidents not related to others. It must be said that the sovereignty as one of the fundamental principles of international law recognized. It is true that the traditional framework of international law is now being seriously challenged, but sovereignty is also the important. Of course, new various fields of international law, including human rights, legitimacy and so on, has limited and provided conditional sovereignty.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي حقوقي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي حقوقي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 29 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان