شماره ركورد :
912374
عنوان مقاله :
سازمان‌دهي ميان رشته‌اي برنامه درسي با تأكيد بر اثربخش سازي محتواي دروس
عنوان به زبان ديگر :
the effect of cooperative learning with cognitive styles on developing of students academic in mathematics in high school
پديد آورندگان :
احمدي، پروين نويسنده گروه مديريت و برنامه ريزي آموزشي,دانشگاه الزهرا (س),ايران , , سبحاني نژاد، مهدي نويسنده گروه علوم تربيتي,دانشگاه شاهد,ايران , , اميري، مهدي نويسنده گروه علوم تربيتي,دانشگاه پيام نور لامرد,ايران ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 6
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
26
از صفحه :
97
تا صفحه :
122
كليدواژه :
برنامه درسي , سازماندهي , اثر بخش سازي , محتواي برنامه درسي. , ميان رشته اي
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر به دنبال تبيين ماهيت برنامه درسي ميان رشته اي و نسبت آن با اثر بخشي محتواي برنامه درسي مدارس است. سازمان دهي ميان رشته اي؛ ارتباط دادن و درهم آميختن محتوا و فرايندهاي برنامه درسي به منظور انسجام و تعميق تجربيات يادگيري فراگيران است. روش انجام پژوهش توصيفي از نوع تحليل اسنادي و به منظور گردآوري داده هاي لازم جهت پاسخ گويي به سوال هاي پژوهش، اسناد و مدارك موجود و مرتبط با استفاده از فرم گردآوري داده جمع آوري و به شيوه كيفي، تحليل شده است. يافته هاي پژوهش نشان داد؛ صاحب نظران هر يك تعريف خاصي از سازماندهي ميان رشته اي داشته و معتقدند؛ سازمان دهي ميان رشته اي جزو روش هاي سازماندهي با محوريت رشته است كه مي توان آن را درهم آميختن محتوا، فرايندها و مهارت هاي برنامه درسي به منظور انسجام تجربيات يادگيري، تعريف نمود. عمده ترين مولفه هاي مبين برنامه درسي اثربخش شامل؛ معناداري محتواي برنامه درسي، فعال بودن يادگيرنده در فرايند ارائه محتوا، ارتباط محتوا با زندگي، درگير شدن يادگيرنده با محتوا، قابليت فهم و تناسب محتوا با استعدادهاي يادگيرنده است. نمونه هاي تجربي بهره گيري از سازماندهي ميان رشته اي به منظور اثربخش سازي محتوا را ميتوان در گزارش هاي؛ اشميت (1983)، فرند (1984)، آشباخر(1991)، ليوتان(1991)، ويلت(1992)، سيمانو و كلوتس(1997)، ملنيك و شوبرت(1997)، اريكسون(1998)، تاپ، گراندگنت، استلر، پاولوسكي و بوندي(1998)، سوزان(1998) و پنا، براون، آدامز، دكر(1999) يافت. نتايج مبين اثربخشي سازماندهي ميان رشته اي برنامه درسي در زمينه هايي چون؛ يادگيري معنادار، به فعاليت واداشته شدن يادگيرندگان، پرهيز از حفظ طوطي وار، انطباق محتوا با زندگي، رعايت اصل قابل فهم بودن، تناسب محتوا با مختصات يادگيرنده و زمينه سازي براي يادگيري هاي آتي دانست.
چكيده لاتين :
This research aims to study the effect of cooperative learning whit cognitive styles on developing of students academic achiviment in mathematices in high school.the research method is a kind of experimental research design (Pre and Post test)whit control group and randomly choosing strategy.the target population is consisted of the whole student ofgirl high school in Ourmea among which 124 numbers of female students was selectedso as to measure therahe of academic achevemant , and cognitive styles, the researchers have been used academic achevament test and Vitcins grouped embedded figures(GEFT).For deta analysis used (ANCOVA).the results of the analysis deta indicated that the development of academices achievement in ex perimental group using cooperative learning method were more than control group.using cooperative learning with cognitive styles have been positive effect on academic achievement .when the cognitive styles of student was Field dependent the development of academics achievement of using cooperative learning method was more than traditional learning method
سال انتشار :
1394
عنوان نشريه :
پژوهش هاي آموزش و يادگيري
عنوان نشريه :
پژوهش هاي آموزش و يادگيري
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 6 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت