بررسي رابطه بين اعتماد برند و رفتار شهروندي برند با توجه به نقش ميانجي تعهد برند در حوزه كارآفريني

امروزه در علم بازاريابي نوين اين ادعا وجود دارد كه رفتار برندها بسيار به رفتارانسانها شباهت دارد. اين شباهت در واقع بيان كننده ي  اين مسئله  است كه برندها همانند انسانها علاوه بر نمودهاي ظاهري و بيروني، داراي شخصيت و هويت منحصر به فرد باطني نيز مي باشند تاكسب وكارها را در جهت رسيدن به مزيت رقابتي ياري نمايند. هدف تحقيق حاضر بررسي رابطه بين اعتماد برند و رفتار شهروندي برند با توجه به نقش ميانجي تعهد برند درحوزه كارآفريني سلامت مي باشد. روش تحقيق مطالعه حاضر،  توصيفي از نوع پيمايشي و جامعه آماري شامل كسب وكارهاي (كلينيك هاي) فعال حوزه سلامت و زيبايي استان گلستان  بوده است. حجم نمونه از بين 260 نفر از مشتريان كلينيك هاي زيبايي استان گلستان مطابق فرمول كوكران 152 نفربرآوردگرديد وگردآوري داده هاي كمي پژوهش نيز از طريق توزيع پرسشنامه باروش نمونه گيري تصادفي ساده صورت گرفت. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش مدلسازي معادلات ساختاري استفاده شد كه به اين منظور نرم افزار آماري8.5  Lisrelمورد استفاده واقع گرديد. يافته‌هاي تحقيق نشان داد بين اعتمادبرند و رفتار شهروندي برند وهمچنين اعتماد برند وتعهد برند رابطه مستقيم  و معنادار وجودداشته و تعهد برند رابطه بين اعتمادبرند ورفتارشهروندي برند را ميانجي گري مي نمايند.