كشف‌المحجوب مشروطيت ايران، طرح پديدارشناسانه هرمنوتيك چرايي ناكامي مشروطه در ايران

The Reasons of Failure of Iran\s Constitutional

درباره ناكامي مشروطيت ايران، اكثر پژوهشگران گواهي داده اند. سؤال اساسي و بنيادين آن است كه سرّ اين ناكامي چيست؟ مقاله حاضر بر آن است كه اگر سرّ ناكامي مشروطيت، در نسبت ميان انديشه ايراني، يعني سنت و مشروطه اروپايي، يعني مدرنيسم، جست وجو شود پاسخي درخور و راهگشا به دست خواهد آمد. در اين مقاله، تلاش شده است تا ضمن پيشبرد بحث، بر روش پديدارشناسانه هرمنوتيك به عنوان روش مناسب پژوهش هاي تازه در باب مشروطيت، به لحاظ ضرورت غور در تاريخ انديشه و توجه به مباني و مبادي آن، تأكيد شود. تذكر اين نكته لازم است كه درباره انديشه ايراني، به اعتبار حوزه معناگرايانه آن، هرمنوتيك تأويلي (كشف المحجوب) را به كار گرفته ايم. در ادامه، سعي شده است تا براي مشخص ساختن فضاي تازه اي كه از اين منظر گشوده مي شود، به دو نمونه از مباني معرفتي، يعني نسبت دين و سياست كه در انديشه ايراني امتزاج آن به لحاظ هستي شناسانه مسلم قلمداد شده و در مدرنيزم، بر تفكيك و جدايي آن تأكيد شده است، اشاره اي مختصر كنيم؛ همچنين، امر قدسي و امر واقع وجوه تمايز معرفتي آن دو انديشه را نشان دهيم. البته بر آنيم اگر از اين منظر به موضوع مشروطه بنگريم، علاوه بر رهايي از مجادلات موجود، راهي براي تأملات فكري به سوي آينده نيز گشوده خواهد شد.

The failure of Irans constitutional has been admitted by the majority of researchers. The important matter is that why did such movement fail? The present study aims to provide reasonable answers based on the relationship between Iranian thought (tradition) and European constitutional (modernism). In this article, it has been tried to employ hermeneutics approach (Kashf Al Mahjub), which has been regarded as appropriate method for new researches of constitution, in context of Iranian thought considering the emphasis on thought history and the principle of it. Furthermore, this study endeavors to mention two exles of epistemic foundation i.e. the relationship between religion and politics that is differently defined in Iranian thought and modernism context. In fact, the relationship between politics and religion is definite from Iranian thoughts perspective, however, the modernism insists on the separation of politics from religion. Such matter is argued in this study. Consequently, the hermeneutics approach is able not only to terminate such argues but also to offer a new deliberation for this subject in the future.