كاوشي در عوامل اصلي تربيت اخلاقي: شناسايي ويژگيهاي اخلاقي الگو مبتني بر بافت شناسي عمل تربيت (مطالعه موردي بافت استادان، مربيان و مديران آموزشي يك دانشگاه سازماني)

درآمدي بر فلسفه‌ فقه تربيتي

اين پژوهش با هدف شناسايي ويژگيهاي اخلاقي مؤثر بر الگوانگاري مربي/ استاد و مديران آموزشي در يك دانشگاه سازماني صورت گرفت. روش پژوهش از نظر ماهيت، كيفي است. جامعه آماري پژوهش شامل دو گروه الف) صاحبنظران و خُبرگان تعليم و تربيت و ب) مربيان / استادان و مديران آموزشي الگو در دانشگاه سازماني مورد مطالعه بود. روش نمونه‌گيري نيز به صورت هدفمند بود. براي گردآوري اطلاعات از روش مصاحبه استفاده شد كه با روش تحليل محتوا مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته¬ها نشان داد كه مهمترين ويژگيهاي اخلاقي مؤثر بر الگوانگاري مربي / استاد و مديران آموزشي از ديدگاه نخبگان و مديران آموزشي در بافت‌شناسي عمل تربيت عبارت است از قاطعيت، وجدانمندي، توكل، حق‌مداري، تكليف‌گرايي، روحيه خدمتگزاري، تعالي معنوي، بصيرت، تعهد، تقوا، حسن خلق، صداقت، سعه صدر، عزت نفس و كرامت انساني، اعتماد به نفس يا روح خودباوري، وظيفه‌شناسي، سختكوشي، شجاعت، ثبات در شخصيت، تواضع، گشودگي، اعتماد بين فردي و چندبعدي بودن شخصيت. آزمون دوجمله‌اي داده‌هاي دلفي نيز نشان داد كه بجز عامل مراقبه همه عوامل ديگر در سطح 05/0 معنادار، و مورد تأييد خبرگان است. يافته ها، اهميت يكي از مهمترين عوامل مؤثر بر الگوانگاري يعني همان عوامل اصلي تربيت اخلاقي را به سياستگذاران، مديران و رهبران آموزشي و استادان و مربيان بيان مي‌كند. اين تحقيق نشان داد كه مطالعه ويژگيهاي اخلاقي در بافت عمل تربيت نقش تعيين‌كننده‌اي در الگو انگاري مربيان / استادان و مديران آموزشي دارد.