برآورد تابع تقاضاي گاز طبيعي و برق صنعت سيمان كشور با استفاده از مدل سري زماني ساختاري

صنعت سيمان در ايران در سال هاي اخير رشد چشم گيري را از نظر محصولات توليدي تجربه نموده است و در بين صنايع انرژي بر پس از صنعت آهن و فولاد بيشترين مصرف انرژي را دارا مي باشد. لذا شناخت ساختار تقاضاي گاز طبيعي و برق در اين صنعت و برنامه ريزي براي تامين اين حامل هاي انرژي از اهميت ويژه اي برخوردار است. در اين مقاله تلاش شده است كشش هاي قيمتي و توليدي تقاضاي گاز طبيعي و برق در صنعت سيمان كشور با استفاده از مدل سري زماني ساختاري برآورد شود. مدل سري زماني ساختاري داراي جزء غيرقابل مشاهده روند است كه با به كارگيري الگوريتم فيلتر كالمن از طريق روشن حداكثر درستنمايي براي دوره زماني 1390-1360، برآورد شده است. نتايج حاكي از آن است كه ماهيت روند تابع تقاضاي برق از نوع روند هموار و به صورت غيرخطي است و ماهيت روند تابع تقاضاي گازطبيعي از نوع روند محلي و غيرخطي حركت ميكند. همچنين، با توجه به تابع تقاضاي برآورد شده، كشش قيمتي تقاضاي گاز طبيعي و برق در صنعت سيمان در كوتاه مدت و بلند مدت كمتر از يك است. كشش توليدي گاز طبيعي و برق در كوتاه مدت بزرگتر از واحد و در بلندمدت كوچك تر از واحد مي باشد. همچنين تغيير دما روي تقاضاي گاز طبيعي در صنعت سيمان كشور اثري ندارد. ولي روي تقاضاي برق در اين صنعت تاثيرگذار است. با توجه به اين كه دوره مورد بررسي شامل سال هاي اجراي قانون هدفمندي يارانه ها و افزايش قيمت حامل هاي انرژي نيز مي باشد، نتايج حاكي از آن است كه اجراي اين قانون بر مقدار تقاضاي برق و گاز طبيعي در اين صنعت تأثيري نداشته و منجر به كاهش مصرف اين حامل ها در صنعت سيمان نشده است.