شناسايي كژكاركردهاي سيماي جمهوري اسلامي ايران در حوزه ورزش با استفاده از تكنيك دلفي

Identification of IRIBʹʹs Dysfunctions in Sports Area Using the Delphi Technique

هدف پژوهش حاضر، شناسايي كژكاركردهاي سيماي جمهوري اسلامي ايران در حوزه ورزش بود و از راهبرد پژوهش كيفي و تكنيك دلفي استفاده گرديد. گردآوري دادهها در دو مرحله انجام شد: در مرحله اول، فهرستي از گزارههاي مربوط به كژكاردهاي رسانه از طريق جست و جو در منابع كتابخانهاي و بررسي نظريههاي بيانشده در حوزه ارتباطات جمعي استخراج شد؛ سپس در مرحله دوم گزارههاي استخراجشده به عنوان مبنايي براي تهيه يك پرسشنامه نيمهساختاريافته مورد استفاده قرار گرفتند و با استفاده از تكنيك دلفي تلاش شد تا آراي خبرگان و صاحبنظران در مورد اين گزارهها كسب شود. در راند اول، 20 نفر از خبرگان و در راند دوم، 17 نفر مشاركت داشتند. اعضاي گروه خبرگان مشتمل بودند بر صاحبنظران دانشگاهي در حوزههاي مديريت ورزشي، مديريت رسانه، مديريت دولتي و ارتباطات و افرادي كه داراي بيش از پانزده سال سابقه كار اجرايي در حوزه رسانه و ورزش بودند كه با روش نمونهگيري هدفمند انتخاب شدند. در مجموع دو راند 18 گزاره به عنوان كژكاركردهاي رسانه تلويزيون در حوزه ورزش مورد توافق حداقل 60 درصد از خبرگان قرار گرفت و 6 گزاره نيز حداقل اجماع را به دست نياورد. هشت مورد از گزارههاي مورد توافق صاحبنظران با مفروضات نظريه برجستهسازي، سه گزاره با مفروضات نظريه استفاده و رضايتمندي و باقي گزارهها نيز با مفروضات نظريههاي چارچوبسازي، وابستگي مخاطبان، هويت اجتماعي، هژمونيك و نظريه مبتني بر تمايلات منطبق هستند. يافتههاي اين پژوهش آشكار ميسازد رسانه تلويزيون، تنها يك پديده اثرگذار مثبت در ورزش نيست، بلكه در كنار انبوهي از كاركردهاي مثبت، كاركردهاي نامطلوبي دارد كه تا به حال كمتر به آنها پرداخته شده است. ناديده گرفتن اين انحرافات كاركردي ميتواند حتي كاركردهاي مطلوب اين رسانه را در برابر كژكاركردهاي متنوع آن در ورزش كمرنگ و بيرمق سازد.

Using qualitative research strategy and the Delphi technique, this study aimed to identify the Islamic Republic of Iran Broadcastingʹs (IRIB) dysfunctions in sports area. The data were collected through two steps. In the first step, a list of propositions pertaining to the media dysfunctions was prepared through searching bibliographic resources and theories on the communication area. Then in the second step, the elicited propositions were used as a baseline for preparing a semi-structured questionnaire, and the Delphi Technique was used to collect expertsʹ opinions about these propositions. The first and second steps included 20 and 17 experts, respectively. Members of the Group of experts included academic experts in the fields of sport management, media management, public administration and communication and executive experts who have more than fifteen years of experience in the field of media and sports that were selected by purposive sampling. Totally, 18 propositions were confirmed by at least 60% of experts, and six propositions failed to reach the minimum consensus. Eight propositions are consistent with the assumptions of agenda setting theory, three propositions are consistent with the assumptions of use & gratification theory and other propositions are consistent with the assumptions of framing theory, dependency theory, social identity theory, hegemonic theory and disposition based theory. The findings demonstrated that TV, as a media, was not solely an effective phenomenon in sports; however, despite its many positive functions, it had several undesirable functions which have not been dealt with enough so far. Ignoring such functional deviations can diminish even the ideal functions of this media in comparison with its various dysfunctions in sports area. Keywords: Media, TV, Sport, Dysfunction, Functionalism and Delphi Technique