نقش ديپلماسي علم و فناوري در بهبود چالش هاي شركت هاي دانش بنيان

در سال هاي اخير، اقتصاد دانش بنيان كه در آن دانش، نوآوري و فناوري عامل اصلي رشد اقتصادي و توليد ثروت براي يك كشور محسوب مي شود، جايگزين اقتصاد سنتي شده است. از طرفي شركت هاي دانش بنيان به عنوان قلب تپنده ي اقتصاد دانش بنيان شناخته مي شوند كه سهم به سزايي در توليد ناخالص داخلي و ايجاد ارزش افزوده براي كشورها دارند تا جايي كه مي توان بهبود فضاي اقتصاد دانش بنيان را تا حد زيادي منوط به بهبود وضعيت اين شركت ها دانست. از اين رو، حل چالش هاي پيش روي شركت هاي دانش بنيان در تصميم گيري ها و خط مشي گذاري-ها اهميتي دو چندان مي يابد. از طرف ديگر، ديپلماسي علم و فناوري شكل نوظهوري از ديپلماسي بين المللي براي مواجهه با چالش هاي نوظهوري است كه علم و فناوري نقش اساسي در آن ايفا مي كنند. ديپلماسي علم و فناوري در واقع استفاده از ظرفيت هاي علم و فناوري براي تحقق اهداف سياست خارجي و همين طور استفاده از ظرفيت هاي ديپلماسي براي پيشبرد علم و فناوري است. لذا در تحقيق حاضر ابتدا با استفاده از روش مطالعه كتابخانه اي و مرور آثار ديگر صاحبنظران، ضمن معرفي ويژگي هاي اقتصاد دانش بنيان، چالشهاي اين قبيل شركت ها در قالب مفاهيمي چون نظام نوآوري و تحقيق و توسعه ي ضعيف، توسعه ي نامتناسب منابع انساني و محيط اقتصادي و تجاري نامناسب كشور و هم چنين بررسي تاثير اعمال تحريم ها بر فعاليت اين شركت ها شناسايي شده است. سپس با تكيه بر ظرفيت هاي نهفته در مقوله ديپلماسي علم و فناوري، راهكارهايي براي حل اين چالش ها ارائه شده است.