بررسي مراحل مختلف در پيشرفت سيروز با استفاده از مدل ماركوف

زمینه و هدف : مد لهای چندوضعیتی ماركوف برای تحلیل داد ههای حاصل از مطالعات طولی كاربرد فراوانی دارند و به طور معمول در مطالعه بیمار یهای مزمن از قبیل سیروز كبدی مناسب هستند. آسیت شای عترین عارضه عمده سیروز كبدی است. بنابراین پژوهش حاضر، تلاشی در جهت بررسی اهمیت عارضه آسیت در تحلیل بقای بیماران سیروز كبدی با استفاده ازمدل چن دوضعیتی ماركوف است. روش بررسی : در این مطالعه طولی، اطلاعات 305 بیمار مبتلا به سیروز كبدی كه از خرداد سال 1387 تا خرداد 1388 وارد نوبت پیوند كبد بیمارستان اما مخمینی)ره( تهران شدند و حداقل 7 سال مورد پیگیری بودند، بررسی شد. برای تحلیل داد هها و برآورد شد تهای انتقال، مدل 4وضعیتی ماركوف )وضعیت 1: سیروز كبدی )بدون عارضه آسیت(، وضعیت 2: بروز عارضه آسیت، وضعیت 3: پیوند كبد و وضعیت 4: مرگ( تعریف و جهت تجزیه و تحلیل داد هها از نرم افزار R استفاده شد. یافته ها : از 305 بیمار مورد بررسی، 180 نفر ) 59 درصد( مرد بودند. میانگین سنی بیماران 43 / 14 ± 8/ 39 سال است. در مجموع 127 نفر مبتلا به عارضه آسیت بودند. شدت انتقال از وضعی تهای سیروز و آسیت به حالت مرگ 0419 / 0 و 1731 / 0 در سال و از وضعیت آسیت به وضعیت پیوند، 2936 / 0 در سال برآورد شد. احتما لهای انتقال 7 ساله بیماران از وضعی تهای سیروز و آسیت به حالت مرگ به ترتیب، 48 و 64 درصد برآورد شدند. میانگین زمان اقامت در وضعی تهای سیروز كبدی و آسیت به ترتیب برابر با 0166 / 4 و 912 / 1 سال برآورد شد. متغیرهای آلبومین، بیل یروبین، سن، آنسفالوپاتی و پروترومبین، اثر معن یداری بر شدت انتقال از وضعیت سیروز به وضعیت آسیت داشتند) 001 / .) p >0 نتیجه گیری : مطالعه نشان م یدهد كه بیماران سیروز كبدی مبتلا به عارضه آسیت، سریعتر از بیماران بدون عارضه آسیت به وضعیت پیوند و یا مرگ منتقل م یشوند. ب هویژه همرا هبودن دو عارضه آسیت و آنسفالوپاتی، شدت انتقال به حالت مرگ را افزایش م یدهد. همچنین اثر متغیرهای سن، بیل یروبین و پروترومبین بر بقای بیماران حایز اهمیت است. بنابراین با توجه به این كه بروز عارضه آسیت نقش مهمی در پی شآگهی بقای بیماران سیروز كبدی دارد، پیشنهاد م یشود كه آسیت نیز به عنوان یك عامل موثر بر بقای بیماران، در نحوه الوی تبندی نوبت پیوند كبد نقش داشته باشد.