مطالعه نقش ويژگي هاي رفتاري كاركنان در رشد و تعالي سازماني

.Relationship of leadership efficacy and tendency to quitting jobs among staffs and the moderating role of professional stressful factors

زمينه و هدف: يكي از عوامل اصلي رشد سازمان ها، ويژگي هاي رفتاري شايسته كاركنان است. با توجه به اين رويكرد، هدف پژوهش حاضر نيز بررسي نقش ويژگي هاي رفتاري در رشد و تعالي سازماني در بين كاركنان نيروي انتظامي استان گيلان است. چارچوب نظري اين پژوهش، از رويكردهاي روان‌شناسي ‌اجتماعي و جامعه‌شناسي سازمان‌ها اخذ شده است. روش شناسي: روش تحقيق، توصيفي تحليلي است كه به روش پيمايش و با استفاده از ابزار پرسشنامه داده ها جمع آوري شده است. جامعه آماري تحقيق را كاركنان مرد شاغل در نيروي انتظامي استان گيلان تشكيل مي‌دهند و حجم نمونه تحقيق، 161 نفر به صورت نمونه تصادفي ساده تعيين شده است. در اين مطالعه، رشد و تعالي سازماني متغير وابسته و تعهد سازماني، رضايت شغلي، رفتار شهروندي سازماني، دين‌داري، سابقه خدمت، ميزان تحصيلات و سن به عنوان متغيرهاي مستقل در نظر گرفته شده‌اند. يافته ها: يافته ها حاكي از اين است كه رشد و تعالي سازماني از نظر 6/50 درصد پاسخگويان تا حد زيادي تحقق يافته است، 3/37 درصد از پاسخگويان آن را در حد متوسط و همچنين 12 درصد پاسخگويان، رشد و تعالي سازماني را كم مي‌دانند. در اين بررسي بين تعهد سازماني، رضايت شغلي، رفتار شهروندي سازماني و دين‌داري، با رشد و تعالي سازماني در فرماندهي انتظامي استان گيلان، رابطه معناداري وجود دارد. نتيجه گيري: نتايج حاصل از رگرسيون چندمتغيره، نشان مي‌دهد كه متغيرهاي مستقل اين پژوهش در مجموع توانسته‌اند 50 درصد از تغييرات متغير رشد و تعالي سازماني ناجا را تبيين كنند. متغير رضايت شغلي، بيشترين تأثير را بر تعالي سازماني ناجا (507/0) دارد و پس از آن متغيرهاي رفتار شهروندي سازماني (239/0) و دين‌داري (194/0) قرار دارند؛ بنابراين ارتقاي رضايتمندي كاركنان، تا حد زيادي مي تواند باعث ارتقاي سازمان ناجا شود.

Background and goal: today, employees job quitting has become one of the most significant worries of organizations human resources mangers. With identifying factors affecting it, one can apply policies and methods which are effective for maintaining and retaining human resources. The aim of this research as to identify relationship of leadership efficacy and tendency to quitting jobs among staffs and the moderating role of professional stressful factors in state organizations of Rasht. Methodology: the research method is applied in terms of goal and methodologically, it is descriptive and survey format. The statistical population consists of 600 employees of Social Security Organization, of Municipalities and Post offices. The sampling method was cluster and via using Cochran formula, the number of 235 people was determine and then they were randomly selected through classified method and were thus tested. The validity of the tool for gathering data was confirmed by previous researches and elites and its reliability was confirmed by estimating Cronbachs alpha. The data obtained from the questionnaires were analyzed by using statistical tests (Kolmogorov,Smirnov, Pearson correlation, variance analysis and structural equations). Findings: Results illustrated that there was a significant and direct relationship between leadership effectiveness indices (meeting needs related with staffs jobs, transferring staffs needs to higher level managers, group effectiveness of management, and effective role of leaders in functions) with staffs job quitting as well as professional stressful factors.