عنوان مقاله :
تجارب رواني بيماران مبتلا به سرطان پستان بعد از گذر از مرحله بحران؛ يك مطالعه كيفي
عنوان به زبان ديگر :
Psychological Experiences of Women with Breast Cancer after Passing through the Critical Stage; a Qualitative Study
پديد آورندگان :
خانساري، فاطمه نويسنده مركز تحقيقات سرطان پستان جهاد دانشگاهي,ايران Khansari, Fatemeh , سعيدي نژاد، ياسمن نويسنده مركز تحقيقات سرطان پستان جهاد دانشگاهي,ايران Saeedinejad, Yasaman , رئوفي، اعظم نويسنده مركز تحقيقات سرطان پستان جهاد دانشگاهي,ايران Raoofi, Azam , شمسي گوشكي، احسان نويسنده مركز تحقيقات سرطان پستان جهاد دانشگاهي,ايران Shamsi Gooshki, Ehsan
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 34
كليدواژه :
سرطان پستان , تصوير بدني , تجارب رواني , Psychological experiences , breast neoplasms , Body image ,
چكيده فارسي :
مقدمه: سرطان پستان شايعترين سرطان جمعيت زنان در جوامع امروزي است. ميزان بقاي مبتلايان به سرطان پستان بسيار تحت تاثير كيفيت زندگي آنان است. از آنجاكه تجارب روانشناختي بيماران مبتلا به سرطان پستان تا حد زيادي بر روي كيفيت زندگي آنان موثر است، پژوهش حاضر با هدف شناخت تجارب روانشناختي مبتلايان به اين بيماري انجام شده است.
روش بررسي: اين مقاله يك مطالعه كيفي از نوع تحليل محتوا و بر مبناي مصاحبه نيمه باز و نيمه ساختار يافته ميباشد. شركتكنندگان در اين مطالعه 15 نفر از بيماران مبتلا به سرطان پستان ميباشند كه بعد از جراحي پستان در حال دريافت شيميدرماني يا پيگيري آن بوده و در زمان انجام پژوهش به كلينيك پژوهشكده سرطان پستان جهاد دانشگاهي مراجعه نمودهاند. هيچ يك از بيماران متاستاز دوردست بيماري را نداشتند و در مرحله كنترل شده بيماري بودند. دليل انتخاب اين گروه، گذر از دوران بحراني مواجهه با خبر بد سرطان و سپري شدن بخش اعظم درمان و رسيدن به يك ثبات نسبي در وضعيت بيماري بود. پس از كسب اجازه، در فضايي آرام و به دور از عوامل مداخلهگر و در يكي از اتاقهاي خالي كلينيك در قالب چند پرسش باز و بدون جهتگيري از زنان شركت كننده، مصاحبه به عمل آمد. مصاحبه با هر فرد 30 دقيقه به طول انجاميد و براي ضبط مصاحبه از شركتكنندگان اجازه شفاهي گرفته شد. پس از چندبار مرور متن مصاحبه، نتايج مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: طيف سني بيماران 36 تا 72 سال و تحصيلات بيماران از بيسواد تا كارشناسي بود. همه بيماران شركت كننده در مطالعه متاهل و داراي 1 تا 3 فرزند بودند. برخي از بيماران پس از تشخيص احساس عصبانيت داشتند و برخي احساس غمگين بودن را عنوان ميكردند. همچنين بيشتر بيماران به لزوم حمايتهاي رواني از طرف اعضاي خانواده خود در زمان شنيدن خبر ابتلا به سرطان، تاكيد داشتند. برخي از بيماران عنوان كردند كه سرطان اتفاق فاجعه باري در زندگيشان نبوده است. بيشتر بيماران آرزو نميكردند كه اي كاش به سرطان مبتلا نميشدند، اين درحالي است كه اكثر بيماران تقريبا هر شب به مرگ مي انديشيدند. نتيجهگيري: نتايج اين مطالعه نشان ميدهد با وجود اينكه اكثر بيماران در زمان اطلاع از تشخيص بيماري احساساتي چون عصبانيت يا غمگيني را داشتند، اما مرور زمان سبب كنار آمدن آنها با بيماري و عوارض آن شده است. بهطوريكه اكثر بيماران پس از انجام ماستكتومي، با وجود تغيير فاحشي كه در ظاهر بدنشان ايجاد شده بود، با اين موضوع كنار آمده بودند و هيچكدام از اين تغيير به عنوان تجربه منفي ياد نكرده بودند. به نظر ميرسد گذر زمان ميتواند منجر به تغيير در تجارب رواني اين بيماران شود
چكيده لاتين :
Abstract
Introduction: Breast cancer is the most common cancer among women around the world, and the survival rate for patients greatly depends on their quality of life, which is in turn determined by their psychological experiences. The present study thus focuses on investigating psychological experiences among women with breast cancer.
Methods: This research is a content analysis qualitative study, based on semiopen and semistructured interviews. The participants comprised of 15 patients with breast cancer, undergoing chemotherapy or followup treatments after their mastectomy, who had visited the Breast Cancer Research Center of the Academic Center for Education, Culture and Research (BCRC, ACECR) at the time of the research. None of the patients had distant metastasis and the disease was controlled. We have selected this group of patients because they are passing through the critical stage of facing with the bad news, spending many levels of their disease treatment, and achieving stability in the disease situation. After permission, the participants were interviewed with the open and unbiased questions in a relaxed atmosphere away from confounding factors and in an empty room of the clinic. The interview with each participant lasted 30 minutes and the participants orally allowed us to record the interview. The results were analyzed after several reviewing the transcript of the interview.
Results: The participants were 36 to 72 years old, and their education backgrounds ranged from illiteracy to bachelors degree. All patients were married and had 1 to 3 children. After being diagnosed with breast cancer, some patients felt anger or sadness, and they generally emphasized on the necessity of emotional supports from their families to face the diagnosis results. Some participants did not view cancer as a disaster, and a majority of them did not wish they had not been affected with by cancer, while most of them contemplated about their death every night.
Conclusion: The results of the study depicted that while most patients experienced anger or sadness when they were informed about their cancer diagnosis, they had accepted the disease and its side effects through time, in a manner that most patients had coped with dramatic changes in their body image as a result of mastectomy, and did not recall it as a negative experience. It seemed that time could gradually change psychological experiences among cancerous patients.
عنوان نشريه :
بيماري هاي پستان ايران
عنوان نشريه :
بيماري هاي پستان ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 34 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان