دلايل و زمينه هاي شكل گيري پيشداوري و تصورات قالبي در بين گروه هاي هويتي (مطالعه موردي: دانشجويان دانشگاه تهران)

پژوهشگران روان شناسي اجتماعي باورهاي نادرست افراد در مورد شخصيت، رفتار، نگرش، شايستگي ها، و در ارتباط با هر نوع گروه (جنسيت، نژاد، طبقه، شان، محل زندگي، ...) را تصورات قالبي مي گويند. تصورات قالبي در بردارنده هر نوع شناختي نسبت به افراد و گروه هاي ديگر نيست، بلكه مشتمل بر تصورات نادرست و غيردقيق درباره آنهاست. به تعبير بهتر، افراد ممكن است به رغم داشتن برخي اطلاعات محدود يا مبهم، در فرايند قالبي سازي برخي از واقعيت ها را به صورتي اغراق آميز مورد توجه قرار داده و تعميم دهند. مسئله اصلي مقاله حاضر، فهم دلايل و زمينه هاي شكل گيري نگرش ها و تصوراتي است كه هر يك از ما به صورت قالبي و كليشه اي در ارتباط با محيط پيرامونمان به دست مي آوريم و به ديگران منتقل مي كنيم. فهم و سنجش ميزان ارتباط عواملي مانند جنسيت، سن، محل سكونت، موقعيت اقتصادي، وضعيت اشتغال، ميزان تحصيلات، رشته تحصيلي و تصورات قالبي، هدف اصلي اين پژوهش است. در اين پژوهش تلاش خواهد شد با كاربست روش پيمايشي، ديدگاه بخشي از افراد جامعه (دانشجويان دانشگاه تهران) درباره گروه هاي هويتي موجود در جامعه درك و تجزيه وتحليل شود.