عنوان مقاله :
تطبيق فرشتگان بر مجردات در فلسفه اسلامي
عنوان فرعي :
Identifying Angles with Incorporeal Beings in the Islamic Philosophy
پديد آورندگان :
كهنسال، عليرضا نويسنده دانشگاه فردوسي مشهد,ايران Kohansal, Alireza , راستين، امير نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 53
كليدواژه :
incorporeal , Islamic Philosophy , الماهيه , identifying angels with incorporeal beings , فلسفه اسلامي , الاستقلال المفهومي , مجردات , ويژگي هاي مشترك , Common features , تطبيق فرشته بر مجرد , الوجود الرابط , الوجود الرابطي , فرشتگان , angels , العلّامه الطباطبايي
چكيده فارسي :
در نگاه فيلسوفان مسلمان، همواره مجردشناسي و فرشته شناسي دو موضوع متلازم بوده و مجردات بر فرشتگان تطبيق داده شده اند. حكما از سويي با توجه به شواهد متعدد نقلي مويد تجرد فرشتگان، قايل به تجرد آنها شده اند و از سوي ديگر، با نگاه به الگوهاي مختلف هستي شناسانه خويش، ضمن تبيين جايگاه مجردات در اين نظام ها، فرشتگان را با همين موجودات مجرد، مطابق دانسته اند. در اين نوشتار نخست با تعريف موجود مجرد، بيان اقسام آنها و ويژگي هايشان، تصويري اجمالي از مجردشناسي فلسفه اسلامي ارايه مي شود و سپس با بيان نصوص دال بر تطبيق فرشته بر مجرد توسط فلاسفه بزرگ مسلمان، اصل تحقق اين تطبيق تاييد مي گردد. داوري نهايي، حاكي از آن است كه روي هم رفته و با توجه به ويژگي هاي مشترك ميان فرشته و مجرد، چنين تطبيقي تاييدپذير است و ديگر بار، مطابقت عقل و شرع به اثبات مي رسد؛ اگرچه در تطبيق افراد جزيي فرشته بر مصاديق خاص مجردات، بايد جانب احتياط را رعايت كرد.
چكيده لاتين :
In Muslim philosophers’ view, studying incorporeal beings and studying angels have always been correlatives; and incorporeal beings have always been identified with angels. On the one hand, considering numerous evidences for abstraction of angels, philosopher have held that angels were incorporeal beings; on the other hand, in view of their various ontological models, while explaining the status of incorporeal beings in this system, they have identified angels with these very incorporeal beings. In the present article, firstly we have defined incorporeal being, stated their various types and their features, and have presented a picture of knowing abstractions in Islamic philosophy. We, then, have mentioned texts denoting identity of angels with incorporeal beings by great Muslim philosophers to confirm the principle of this identity. The final judgment suggests that, altogether, in view of common features of angels and incorporeal beings, such an identity is confirmed; and conformity of intellect and religious law is proved again. However, in identifying individual angels with certain instances of incorporeal beings, one must take more care.
چكيده عربي :
كان يُستخدم الوجود الرابط في كلام الفلاسفه قبل صدر المتالّهين في موضعين: الموضع الاوّل: الوجود الرابط في القضايا، والموضع الثاني: الوجود في نفسه لغيره. ولقد راي صدر المتالّهين في ضو مباني الحكمه المتعاليه انّ الوجود الامكاني عين الربط والتعلّق بواجب الوجود، وسلب منه اي نوع من الاستقلال، واطلق عليه اسم "الوجود الرابط". امّا مساله افتقاد الوجودات الامكانيه الماهيه (الوجود الرابط في الحكمه المتعاليه) فهي موضع خلاف. انّ العلّامه الطباطبايي يعتقد انّ الوجودات الامكانيه تفقد الماهيه، حيث اقام البرهان علي افتقادها الماهيه عن طريق وجود التلازم بين حظيها بالماهيّه وبين الاستقلال المفهومي. وتتمخّض هذه النظريه عن النتايج الفلسفيه المختلفه، حيث يتمثّل بعضها في مسايل كمكانه مباحث الماهيه في الفلسفه، وتقسيم الممكن الي الجوهر والعرض، وتفسير المقولات النسبيه، وتفسير مسافه الحركه. ونحن في هذه المقاله قمنا بدراسه ادلّه هذه الرويه ونتايجها اعتماداً علي المنهج الوصفي –التحليلي.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 53 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان