استراتژي ارزيابي اثربخشي عملكرد زنجيره تامين ناب/چابك در جهت توسعه صنعت سيمان كشور با مدل AHP-Fuzzy

در سال هاي اخير، مديريت زنجيره تامين توجه بسياري از دانشگاهيان و صنعتگران را به خود جلب كرده است. فلسفه وجودي مديريت زنجيره تامين، مديريت يكپارچه سازي جريان مواد، اطلاعات و محصولات، از تامين كنندگان اوليه تا مشتري نهايي است. شرايط در حال تغيير دنياي رقايت، باعث شده، سازمان ها جهت افزايش كارآمدي و پاسخگويي، به مفاهيم زنجيره تامين ناب و چابك روي آورند. استراتژي ناب بودن با مفاهيمي چون مديريت كيفيت جامع و توليد به موقع مرتبط است و بيشتر بر استفاده بهينه منابع از طريق كاهش و حذف اتلاف تاكيد دارد. استراتژي چابكي نيز با توليد انعطاف پذير و توليد انبوه سفارشي مرتبط است. هدف از نگارش اين مقاله، شناسايي و ارزيابي عملكرد زنجيره تامين صنعت سيمان كشور با استفاده از دو پارادايم زنجيره تامين ناب و زنجيره تامين چابك و سپس بررسي اثربخشي عملكرد زنجيره تامين مي باشد. به همين منظور، با بررسي ادبيات تحقيق، معيارهاي مورد نظر جمع آوري گرديد و در نهايت با روش تحليل سلسله مراتبي فازي رتبه بندي شد. نتايج تحقيق نشان داد كه كيفيت به عنوان مهم ترين معيار، بهبود مستمر به عنوان مهمترين زيرمعيار و در نهايت استراـژي زنجيره تامين ناب، مهمترين استراتژي در زنجيره تامين صنعت سيمان كشور است.