شماره ركورد :
921721
عنوان مقاله :
نقش سلطان ابراهيم ميرزا در روند هنر عصر صفوي (۹۶۳ تا 984 ق/۱۵۵۶ تا 1576 م)
عنوان به زبان ديگر :
Sultan Ebrahim Mirza significance in Safavid Art
پديد آورندگان :
حسن شاهي، ميمنت نويسنده دانشگاه تبريز,ايران hassanshahi, meimanat , صادقي گندماني، مقصودعلي نويسنده دانشگاه تبريز,ايران Sadeqi Gandomani, Maqsoud Ali
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 31
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
18
از صفحه :
41
تا صفحه :
58
كليدواژه :
كارگاه هنري مشهد , خوشنويسي , نقاشي , هنر , سلطان ابراهيم ميرزا
چكيده فارسي :
در آغاز قرن 10 ق/16م، سرزمين ايران تغييرات گوناگوني را در عرصه سياست و اجتماع و اقتصاد تجربه كرد. تغييراتي كه با روي كار آمدن سلسله صفويه و بر تخت نشستن شاه اسماعيل اول در سال 907 ق/1051 م، به تدريج رخ داد و سلسله صفوي را طلايه‌دار ورود ايران به دوره مدرن كرد. در بررسي تاريخ عصر صفوي، فرهنگ و هنر از جمله عرصه‌هايي است كه شايسته توجه و امعان نظر فراوان است. شاهان و شاهزادگان سلسله صفوي براي هنر و هنرمندان اهميت و جايگاه درخور توجهي قائل بودند و بيشتر آن‌ها به عنوان افرادي هنرمند و هنردوست و هنرپرور در تاريخ ايران شناخته شده‌اند. شاهزاده سلطان ابراهيم ميرزا صفوي از جمله شخصيت‌هاي برجسته عرصه فرهنگ و هنر عصر صفوي بود. او تحت تاثير تربيت دوران كودكي و حضور در دربار مهذّب و هنرپرور شاه تهماسب، به مراتب والاي هنر و ادب دست يافت و به دنبال انتصاب به حكومت مشهد، ذوق و توان و آموخته‌هاي خود را از طريق حمايت بي‌شائبه و همه جانبه از هنرمندان و هنردوستان به وجهي نيكو به نمايش گذاشت. ابراهيم ميرزا از اين طريق، روحي تازه‌اي در كالبد هنر عصر صفوي دميد؛ تا آنجا كه دربار ايالتي مشهد و كتابخانه سلطنتي اين شهر تحت سرپرستي شاهزاده ابوالفتح سلطان ابراهيم ميرزا، به مدت تقريبي دو دهه، در عرصه هنرآفريني و هنرپروري در شمار طلايه‌داران بود. هفت اورنگ جامي مهم‌ترين دستاورد كارگاه ايالتي مشهد و نمايانگر تلاش و اشتياق ابراهيم ميرزا در حمايت از هنرمندان و ايجاد آثار هنري نفيس و ارزشمند بود.
چكيده لاتين :
Iran, in the early tenth century, has undergone political, social, economic changes. These transformations, which pioneered the Safavids into the modern era, gradually surfaced when Safavid dynasty rose to power with King Esmaeil I in 907 Hejri. Researching the Safavid era requires that cultural and artistic issues of the period be paid ample attention. That is because the royalty of this dynasty has held the art and artists significant and most kings and princesses of the period are considered either artists or patrons of the art. The courts in Harat, Mashad, Shiraz, Ghazvin, Tabriz and Isfahan were the active artistic circles and each core political conditions heralded the artistic production of precious value in various fields. The court and the royal library in the significant town of Mashad was ruled by an artistic princess, Abolfath Soltan Ibrahim Mirza, who succeeded to make the town a wellknown artistic center for about two decades. A scienceloving, artistic patron and himself an artist, he encouraged and patronized artists in various fields such as calligraphy, painting, illumination and music during his reign in Mashad. Through his measures, he transformed Mashad Royal workshop into a significant artistic center in Safavid era.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي - دانشگاه اصفهان
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي - دانشگاه اصفهان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 31 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت