تبيين ساخت قدرت ساختار و كارگزار در عصر جهاني‌شدن

در اين مقاله دغدغه‌هاي تحليل‌گران نظام بين‌الملل جهت اصالت ساختار و كارگزار در عصر قدرت جهاني شده، مورد بررسي قرار گرفته است. جهاني‌شدن بعنوان پروسه‌اي از تحولات و دگرگوني‌هاي خرد و كلان، سطح تحليل اثرگذاران و متاثران وقايع بين‌المللي را تحت تاثير خود قرار داده و در حوزه سياست اين بستر را فراهم كرده تا بواسطه تكثر بازيگران بين‌المللي، انقلاب در پديده‌هاي بين‌المللي مورد مداقه قرار گيرد. از آنجاييكه كار ويژه اصلي سازه‌هاي جديد قدرت در عصر جهاني‌شدن، دستيابي كم‌هزينه‌تر بزرگترين قدرت‌هاي مادي و معنوي نظام بين‌الملل به هدف‌هاي از پيش تعيين شده مي‌باشد، تبيين سازه قدرت بعنوان كليد راهگشاي قفل‌هاي تحليلي در حوزه روابط بين‌الملل در دستور كار اين تحقيق بوده است. حدود تيوريك ساخت‌ قدرت در رابطه ساختار- كارگزار با بررسي سه وجهي رويكردهاي نيورياليستي، نيوليبراليستي و سازه‌انگاري (ونتي) صورت گرفته است. بدنبال بررسي هستي‌شناسانه پارادايم قدرت، كنش‌هاي پنجگانه (مادي، معنايي، فردي، اجتماعي و تاريخي) ساختار و كارگزار به ساخت قدرت نيز تبيين گرديده است.