رابطه رشد اقتصادي ، مصرف انرژي و تجارت با ميزان آلودگي هوا : شواهد تجربي از كشورهاي منطقه منا با استفاده از رويكرد ميانگين گروهي تلفيقي (PMG)

تلاش كشورها در دستيابي به رشد سريع اقتصادي و عدم توجه كافي به مسايل زيست محيطي سبب شده تا در سال هاي اخير، محيط زيست كشورها با آسيب هاي جدي مواجه شود. از اين رو بررسي عوامل مؤثر بر كيفيت محيط زيست، اهميت زيادي دارد. هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي هم زمان رابطه ي كوتاه مدت و بلندمدت بين توليد ناخالص داخلي، مصرف انرژي و تجارت با آلودگي هوا (شاخص كيفيت محيط زيست) در كشورهاي منطقه منا با استفاده از داده هاي دوره ي زماني 2011-1990 است. به اين منظور بر اساس مفروضات زيست محيطي كوزنتس مدل تصريح و علاوه بر آزمون هاي معمول ريشه واحد و هم انباشتگي پانل، از آزمون هاي ريشه واحد و هم انباشتگي كه وابستگي مقطعي در داده هاي پانل را در نظر مي گيرند. استفاده شد. به منظور برآورد ضرايب كوتاه مدت و بلند مدت نيز روش ميانگين گروهي تلفيقي (PMG) به كار برده شد. نتايج نشان دهنده تأييد فرضيه EKC در بلندمدت و كوتاه مدت براي كشورهاي منطقه منا است: به گونه اي كه هم اكنون بيشتر اين كشورها در قسمت صعودي منحني كوزنتس قرار دارند. هم چنين اثر مصرف انرژي و تجارت روي آلودگي هوا در كوتاه مدت و بلند مدت در كشورهاي منطقه منا مثبت است. بنابراين مي توان گفت كه در اين كشورها افزايش رشد اقتصادي، مصرف انرژي و تجارت، تخريب محيط زيست را به همراه خواهد داشت.