تاثير فرهنگ سازماني بر تعهد سازماني (مورد مطالعه: كاركنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام)

سازمان ها همانند افراد، شخصيت دارند؛ چنان كه به قالب شخصيتي آنها، فرهنگ سازماني مي گويند؛ به عبارت ديگر، فرهنگ سازماني، عبارت است از: مجموعه اي از ارزش ها، باورها، درك و استنباط و شيوه هاي تفكر و انديشيدن كه اعضاي سازمان در آنها وجوه مشترك دارند. تعهد سازماني نيز عبارت است از: باور عميق به اهداف و ارزش هاي سازمان و تلاش در راستاي آنها و تمايل قوي براي تداوم عضويت در سازمان. اين پژوهش با هدف شناسايي و تبيين تاثير فرهنگ سازماني بر تعهد سازمانيكاركنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلامانجام شده است. پژوهش حاضر از نظر روش، توصيفي – پيمايشي، از نظر هدف، كاربردي و از نوع همبستگي است. نمونه آماري آن نيز شامل 110 نفر از جامعه 153 نفري كاركنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام بوده كه با استفاده از فرمول كوكران، به روش تصادفي ساده انتخاب شده است. ابزار اندازه گيري اطلاعات نيز پرسش نامه 36 سوالي فرهنگ سازماني دنيسون (2000) و پرسش نامه 24 سوالي تعهد سازماني مي ير و آلن (1990) بوده است كه روايي آنها توسط استادان و كارشناسان، تاييد و پايايي آنها با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ (به ترتيب 931/0 و 861/0) محاسبه شد. براي تجزيه و تحليل اطلاعات از شاخص هاي آمار توصيفي و استنباطي استفاده گرديد. يافته هاي حاصل از ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين فرهنگ سازماني و تعهد سازماني، رابطه معناداري در سطح اطمينان 95 درصد وجود دارد. بر اساس يافته هاي پژوهش مي توان گفت: به اندازه اي كه در يك سازمان، فرهنگ سازماني مناسب وجود داشته باشد به همان ميزان نيز تعهد سازماني افزايش مي يابد؛ بنابراين مي توان با اتخاذ برنامه هايي در سطح مديريت كلان، ميزان فرهنگ سازماني را ارتقا و ميزان تعهد را در سازمان افزايش داد.