بررسي و تبيين رهبري اخلاقي و ابعاد آن (مورد مطالعه: كاركنان دانشگاه تهران)

زمينه و هدف: با توجه به اينكه در سال­هاي اخير رسوايي­هاي اخلاقي رهبران، تبعيض، باند­بازي و تحريف مسايل در همه جا از سازمان­هاي تجاري و دولتي گرفته تا كليسا در صدر اخبار سرتاسر دنيا قرار گرفته است.، سعي نموديم با بررسي و تبيين رهبري اخلاقي و ابعاد آن، شناخت بيشتري نسبت به اين نوع از رهبري ايجاد كنيم. هدف پژوهش حاضر، باهدف بررسي و تبيين رهبري­اخلاقي و ابعاد آن در كاركنان دانشگاه تهران صورت گرفته است. روش پژوهش: ازنظر هدف كاربردي و ازنظر شيوه گردآوري داده­ها توصيفي از نوع پيمايشي مي­باشد. جامعه آماري شامل كليه كاركنان اداري و آموزشي پرديس و دانشكده­هاي دانشگاه تهران در سال تحصيلي 94 - 1395 مي‌باشد، كه بر اساس آخرين آمار و اطلاعات موجود 1419 (160 زن و 171 مرد) نفر اعلام شده است؛ كه با استفاده از فرمول نمونه‌گيري كوكران تعداد 302 نفر به‌عنوان نمونه انتخاب شد. جهت گردآوري داده­ها از پرسشنامه محقق ساخته رهبري اخلاقي استفاده ‌شده است. يافته­ها: كليه مؤلفه‌هاي رهبري اخلاقي بالاتر از ميانگين فرضي پژوهش قرار دارند، به‌غيراز مؤلفه‌هاي جهت­گيري­مردمي، نگراني براي پايداري (ثبات)، تسهيم­نقش و عصبيت كه پايين­تر از ميانگين فرضي پژوهش مي­باشند. نتايج آزمون t مستقل نشان داد كاركنان زن و مرد ادراك يكساني از رهبري اخلاقي دارند. همچنين نتايج آزمون وايانس يك­راهه (f) نشان داد بين ادراك كاركنان از رهبري اخلاقي از نظر متغيرهاي جمعيت­شناختي (سن، سابقه­خدمت، محل خدمت، تحصيلات و رشته تحصيلي) تفاوتي وجود ندارد. نتايج آزمون فريدمن حاكي از اين است كه هدايت اخلاقي از بيشترين اولويت و وضوح نقش از كمترين اولويت برخوردارند. نتيجه­گيري: با توجه به پيامدهاي مثبت رهبري اخلاقي براي سازمان­ها و جوامع لازم است مديران اين نوع از رهبري را در خود تقويت كنند.