عنوان مقاله :
عوامل مرتبط با رفتارهاي پيشگيري كننده هپاتيت ب بر پايه الگوي اعتقاد بهداشتي در شاغلين پرخطر
پديد آورندگان :
عبدالهي، فاطمه نويسنده دكترا بهداشت عمومي گروه بهداشت عمومي، دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي مازندران، ساري، ايران , , روحاني ، صمد نويسنده كترا بهداشت عمومي گروه بهداشت عمومي، دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي مازندران، ساري، ايران , , يزداني چراتي، جمشيد نويسنده دانشيار گروه امار و اپيدميولوزي، دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي مازندران، ساري، ايران ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 100
كليدواژه :
Adolescents , Obesity , OVERWEIGHT , افزايش وزن , چاقي , نوجوانان
چكيده فارسي :
مقدمه: شيوع چاقي و اضافه وزن در كودكان و روند بالارونده آن در دهه هاي اخير، نگران كننده است. ايران جزو يكي از هفت كشور با بالاترين شيوع چاقي در دوران كودكي است.
هدف: تعيين شيوع چاقي/اضافه وزن، تغيير آن و عوامل مرتبط در دوره هاي مختلف تحصيلي دانش آموزان مدارس استان مازندران.
مواد و روش ها: در يك مطالعه توصيفي، داده هاي پرونده بهداشتي 1230 دانش آموز در سه مقطع تحصيلي(اول ابتدايي،راهنمايي ودبيرستان) در سال هاي 93-84 بررسي شد. روش نمونهگيري مدارس خوشه ايي و روش انتخاب دانش اموزان تصادفي ساده بود. نمايه توده بدن محاسبه شد. Z- Scores BMI به سه طبقه؛ طبيعي (1 < z < 2-)، اضافه وزن (2 < z < 1) و چاق (?2 ) تقسيم شد .شيوع چاقي، اضافه وزن در طي دوره ها بررسي و مقايسه شد.
نتايج: در 7 سالگي، 1/3% دانش آموزان چاق بودند كه اين ميزان در 12 سالگي به 4% افزايش و در 15 سالگي به 9/2% كاهش يافت. ميزان اضافه وزن در 7 و 12 و 15 سالگي به ترتيب 3/8%، 1/10% و 10% بود. در 15 سالگي، ميزان چاقي(9/1%در برابر 1/1%) و اضافه وزن (0/7% در مقابل 0/3%) در دختران كم و بيش دو برابر پسران بود. بينZ-score BMI بالا ميزان تحصيلات و شغل پدرو مادر، نوع مدرسه و محل زندگي دانش آموزان رابطه معني دار وجود نداشت.
نتيجه گيري: شيوع چاقي در استان مازندران نسبت به شيوع كشوري پايين تر بود اما شيوع اضافه وزن در تمام دوره هاي سني شايع و در حد شيوع كشوري بود بايسته است برنامه هاي مداخله اي براي پيشگيري از اضافه وزن از سطوح تحصيلي پايين تر طراحي و اجرا شود.
چكيده لاتين :
Introduction: The high prevalence of obesity and overweightness has been a major focus during past decades.
Objective: This study assessed the prevalence of obesity/overweightness, its trend and related factors among adolescent students, in Mazandaran province.
Materials and Methods: In a descriptive study and using stratified, random sampling method, the students’ documents in the first degree of three educational levels; primary, lower secondary and upper secondary were assessed during 2005-2014 years. Body Mass Index (BMI) was calculated. BMI Z-Score was categorized into three grades; normal (1?z < - 2), over weight (1?z < 2), and obese (?2). The prevalence of obesity at each level was investigated.
Results: Based on BMI Z-score, 3.1%, 4%, and 2.9% of the sample popualtion at ages 7, 12 and 15 years were obese, respectively. Moreover, the rate of overweightness increased from 8.3% (98) at age 7 to 10.1% (121) and 10% (119) at ages 12 and 15 years, respectively. At the age of 15years, the rate of obesity and overweightness in girls was double that much of the boys (1.9% vs. 1.1% and 7% vs. 3%). There were no significant relationships between obesity/overweight and parent occupation and education, kind of school as well as students’ living places.
Conclusion: In this study, the prevalence of obesity in Mazandaran in comparison to national adolescents’ obesity was low but the prevalence of overweightness was high at each educational level. Intervention programs for the prevention of overweightness should be initiated at primary or secondary school ages.
Conflict of interest: None declared.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي گيلان
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي گيلان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 100 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان