آيا بازسازي اجتماعي و فرهنگي وظيفه مدرسه است؟ (بررسي تحليلي ديدگاه بازسازي گرايان اجتماعي)

Is the school responsible for the cultural and social reconstruction? (Analytical study of the social Reconstructionist theory)

نظريه بازسازي اجتماعي، مدافع طرز فكري است كه اشخاص را براي حل مشكلات اجتماعي باهدف ساختن زندگي بهتر، به بازسازي انديشه‌ها و ارزش‌هاي فرهنگي و ساختار اجتماعي تشويق مي‌كند. طرفداران بازسازي، ابزار اين كار را مدارس مي‌دانند و معتقدند مدارس تنها براي پاسداري و انتقال فرهنگ نيستند بلكه مي‌توانند از طريق برنامه‌هاي درسي، الگوهاي اجتماعي و فرهنگي جديدي كه الگوهاي قديمي و جديد را در يك تركيب موفقيت‌آميز داخل مي‌كند را بسازند و از اين راه به بازسازي جامعه كمك كنند. اين مقاله به روش تحليلي- سندي در جستجوي پاسخ به اين دو سوال است كه اولاً، بازسازي گرايان چه تحليلي درزمينه‌ي توان و صلاحيت مدارس براي پرداختن به مقوله‌ي بازسازي دارند و براي اين كار چگونه برنامه‌اي با چه مولفه‌هايي ارايه مي‌دهند؟ ثانياً، در وضعيت كنوني جامعه ما ضرورت و امكان به‌كارگيري اين نظريه چگونه است؟ نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد كه مشكلات اجتماعي و آموزشي موجود در ايران مي‌طلبد كه با به‌كارگيري برخي مولفه‌هاي بازسازي گرايان، تعريفي مجدد از جايگاه مدارس به عمل آيد و باايمان به قدرت مدارس در سازندگي جامعه، برنامه‌هاي درسي به‌گونه‌اي طراحي و اجرا شوند كه با نزديك شدن به واقعيت‌هاي زندگي اجتماعي و فراهم كردن زمينه تفكر انتقادي در دانش آموزان، موجبات تغييرات فرهنگي و توان حل مسيله در آن‌ها فراهم گردد و شرايط تحول ساختاري را باهدف بهسازي و بازسازي در مدارس و جامعه فراهم كنند.

The theory of social reconstruction supports the attitude which encourages the people to get involved in the reconstruction of the cultural norms and values and the social structure in order to solve the social problems with the aim of attaining a better life. Educational Reconstructionist consider the schools as an appropriate means for this purpose. They believe that the schools are not only responsible for the preservation and transmission of cultural heritage but also they should create the new social and cultural patterns which incorporate the new and old patterns in a balanced combination which is inductive to social reconstruction. This research which was carried out by the documentary- analytical method aimed to address the following questions: first, what reasons do the deconstructionists offer as to the competency of the school to act as an agency for social change and reconstruction and what plans and programs do they propose toward attaing this goal? Second, bearing our current socio- political in mind what are the possibilities of implementing such programs in our educational system? The results of this study indicate that social and educational problems in our country require a redefinition of the school role. This could be achieved by using certain appropriate components of a Reconstructionist program, a program designed in such a way they promote critical thinking in the students. This, it is hoped, will result in social change and reforms.