تجربه زندگي زنان پس از طلاق: يك مطالعه كيفي

Life of Women after Divorce

مقدمه: در كنار بسياري از عوامل خوشايند و ناخوشايند زندگي زنان، طلاق حادثه ايي مهم و سهمگين در زندگي زن محسوب مي شود كه پيامدهاي فردي و اجتماعي زيادي در زندگي آنان به همراه دارد و شناخت اين تجارب نقش مهمي در هدايت كادر درماني در جهت برنامه ريزي براي حمايت مؤثرتر از زنان مطلقه خواهد داشت. لذا، اين مطالعه كيفي با هدف درك تجارب زنان پس از طلاق انجام شد. روش كار: اين مطالعه تحقيق كيفي و از نوع پديدارشناسي توصيفي مي باشد. روش جمع آوري اطلاعات در اين مطالعه، مصاحبه نيمه سازمان يافته با 10 شركت كننده زن با تجربه طلاق از مناطقي از شهر تهران بود. اطلاعات استخراج شده از مصاحبه ها با استفاده روش تجزيه و تحليل كلايزي تحليل شد. يافته ها: سه مفهوم اصلي شامل زندگي در چتري از آسيب پذيري، استيگماي مطلقه شدن، سپرهاي مقابله با آسيب پذيري، از تجارب مشاركت كنندگان مطالعه استخراج شد. نتيجه گيري: تجربه طلاق در زنان به معناي قرارگيري در چتري از آسيب پذيري هاي فردي، اجتماعي و بروز پيامدهاي مختلفي است كه آنان را به بهره گيري از مكانيسم هاي حفاظتي همانند مذهب، پنهان كاري و تلاش براي سازگاري با شرايط جديد و كاهش آسيب هاي رواني، اجتماعي و جنسي سوق مي دهد. لذا اين مسئله، نياز به درك حمايت هاي همه جانبه آنان را نشان مي دهد. اين يافته ها، ديد جديدي به گروه بهداشتي و جامعه براي درك واقعي مشكلات زنان مطلقه در دنياي امروزي مي دهد.

Introduction: Among pleasant and unpleasant experiences of women, divorce is as a severe crisis for a womans life that has individual and social consequences and understanding the experiences play an important role in guiding the therapists in order to plan for support. Therefore, this qualitative study aimed to understand the experiences of women after divorce. Methods: A qualitative study as a descriptional phenomen was performed in this research. The method of collecting the data in this study was semistructured interviews with 11 female participants that had experienced divorce and were living in different regions of Tehran. Interviews were based on determining the life experience of these women after divorce. Collaizis method was used for data analysis. Results: Three main concepts were extracted from the experiences of the participants, including vulnerability of women, life with stigma, shields against womens vulnerability. Conclusions: The experience of divorce was meant to fit within the umbrella of individual vulnerability, and social implications. Various participants tried to employ protective mechanisms, such as religious beliefs, adapt with the new situation and reduce somatic, psychological and social trauma. There is a global need for health providers to gain insight about the life experiences of divorced women.