شماره ركورد :
928502
عنوان مقاله :
بررسي روابط آماري بين شاخص هاي تركيبي بيابان زايي با استفاده از آزمون هاي ناپارامتريك
پديد آورندگان :
پاشايي، مريم نويسنده , , راشكي، عليرضا نويسنده , , سپهر، عادل نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دو ماهنامه سال 1395
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
257
تا صفحه :
272
كليدواژه :
حساسيت پذيري بيابان زايي , شاخص هاي تركيبي , آزمون هاي ناپارامتريك
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: بيابان زايي، تخريب زمين در مناطق خشك، نيمه خشك و خشك نيمه مرطوب در نتيجه ي عوامل مختلفي از قبيل تغييرات اقليمي و فعاليت هاي انساني تعريف مي شود. بياباني شدن را مي توان نمود عيني فروپاشي اكوسيستم در محيط هاي شكننده كه آسيب پذيري بالاتري در برابر تغييرات و اغتشاشات محيطي دارند، دانست. در سال هاي اخير نيز بدليل تغييرات كاربري اراضي و فعاليت هاي غير اصولي انسان، دربسياري از نقاط ايران، دامنه ارتجاع پذيري اكوسيستم ها تا حد ممكن تقليل يافته است و درنتيجه باعث تشديد تخريب منابع محيطي گرديده است. بدين جهت بيشتر تلاش ها جهت پياده سازي و كاربرد يك روش كمي براي انجام ارزيابي بيابان زايي با استفاده از مفاهيم و تعاريف موجود در شاخص هاي ارزيابي است. ارزيابي حساسيت پذيري منطقه به بيابان زايي با استفاده از تركيب چندين شاخص و با بهره گيري از از روش ها و آناليز هاي استاندارد، موجب درك جامع تري از شرايط بياباني شدن يك منطقه مي شود. هدف از اين پژوهش بررسي روابط آماري بين شاخص هاي تركيبي بيابان زايي با استفاده از آزمون هاي ناپارامتريك در استان خراسان رضوي مي باشد. مواد و روش ها: در اين مطالعه ابتدا 6 شاخص، پوشش گياهي، بارش، دماي سطح زمين، ميانگين رطوبت خاك و ميانگين دماي خاك در اعماق 0-100سانتي متر و تبخير (تبخير و تعرق، تبخير از زمين) براي چهار دوره ي زماني 2001، 2005، 2009 و 2013 با دامنه ي تفاوت چهار ساله با استفاده از داده هاي ماهواره اي TERRA سنجنده يMODIS ، MERRA و TRMM تهيه گرديد. لذا جهت انجام تحليل هاي آماري در ارتباط با متغير هاي در نظر گرفته شده، از آزمون همبستگي اسپيرمن بين شاخص پوشش گياهي با ساير شاخص ها و جهت تعيين اختلاف هر شاخص در4 دوره زماني، از آزمون ناپارامتري تجزيه واريانس كروسكال واليس استفاده شد. يافته ها: نتايج از آزمون همبستگي اسپيرمن بيانگر بيشترين همبستگي بين شاخص پوشش گياهي با شاخص تبخير از زمين و تبخير و تعرق در سال 2009 بصورت مثبت و مستقيم و كمترين همبستگي بين شاخص پوشش گياهي و شاخص ميانگين رطوبت خاك در عمق 40-100 سانتي متري در سال 2013 بصورت منفي و معكوس بدست آمد. نتايج آزمون ناپارامتري كروسكال واليس نيز بيانگر بيشترين اختلاف در جوامع (كه دوره هاي زماني مورد نظر است) مربوط به شاخص تبخير و تعرق، بارش و پوشش گياهي مي باشد. در اين مطالعه بيشترين همبستگي بين شاخص ها كه مثبت و مستقيم بود بيانگر شرايط اقليمي نرمال در سال 2009 مي باشد كه باعث افزايش رطوبت در منطقه و در نتيجه افزايش تبخير و تعرق بدليل افزايش پوشش گياهي شده است و كمترين همبستگي كه منفي و معكوس مي باشد مي تواند بيانگر كاهش پوشش گياهي بدليل شرايط اقليمي حاكم در منطقه و يا دخالت هاي انساني و درنتيجه افزايش رطوبت خاك بدليل كاهش پوشش گياهي باشد. بيشترين اختلاف براي متغير هاي بارش، تبخير و تعرق و پوشش-گياهي بدليل شرايط اقليمي متفاوت حاكم در اين چهار دوره ي زماني در منطقه مي باشد. بيشترين اختلاف براي متغير بارش و پوشش گياهي در دوره ي زماني 2001-2005 و براي متغير تبخير و تعرق در دوره ي زماني 2001-2013 است كه اين شرايط در سال 2001 بدليل ميانگين بارش در ماه هاي مورد مطالعه براي شرايط خشكسالي و و در سال 2013 با شرايط تقريبا نرمال در منطقه مي باشد. نتيجه گيري: با توجه اينكه بخش وسيعي از استان خراسان رضوي در معرض ريسك بيابان زايي مي باشد، بدين منظور استفاده از شاخص هاي تركيبي روشي مناسب جهت تعيين روابط پنهان و نهفته ميان فاكتور هاي پيش برنده و موثر در بيابان زايي است. روش هاي بكار برده شده در اين مقاله ممكن است روشي موثر جهت 1) انتخاب متغير مناسب در ارتباط با بيابان زايي 2) شناسايي تغييرات مكاني-زماني متغير ها با استفاده از داده هاي دور سنجي براي چندين دوره زماني 3) تحليل روابط و همبستگي بين متغير ها بر اساس آزمون هاي آماري بكار برده شده، باشد. با استفاده از تحليل هاي آماري ميان متغير ها مي توان متغير هايي كه بيشترين تاثير و حساسيت را به بيابان زايي دارند را شناسايي نمود و جهت برنامه ريزي، در برنامه هاي مقابله با بياباني شدن استفاده نمود.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك
اطلاعات موجودي :
دوماهنامه با شماره پیاپی سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت