نوسان متغيرهاي كلان اقتصادي و پيش بيني سود توسط مديران

هدف اصلي اين پژوهش، بررسي تاثير تغييرات عوامل كلان اقتصادي بر خطاي پيش بيني سود توسط مديران شركتها است. تجزيه و تحليل موشكافانه پژوهشهاي مرتبط با پيش بيني سود توسط مديران و به ويژه پژوهشهاي انجام شده در ايران، حاكي از عدم توجه كافي و مناسب پژوهشگران به تاثير متغيرهاي عمده اقتصادي بر خطاي پيش بيني سود ميباشد كه مقاله حاضر در پي پر كردن اين خلا پژوهشي است. جامعه آماري پژوهش شامل شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زماني پژوهش شامل سالهاي 1386 تا 1393 ميباشد. از ميان جامعه آماري 80 شركت به منظور آزمون فرضيه هاي پژوهش انتخاب شده است. تحليل يافته هاي پژوهشي با استفاده از رگرسيون چندگانه نشان ميدهد كه از ميان متغيرهاي كلان اقتصادي كه مورد بررسي قرار گرفتهاند (شامل تغييرات نرخ ارز، تغييرات تورم، تغييرات نقدينگي، تغييرات تراز تجاري و تغييرات توليد ناخالص داخلي)، تنها ميان تغييرات توليد ناخالص داخلي و تغييرات نرخ ارز با خطاي پيشبيني سود توسط مديران رابطه مستقيم و معناداري وجود دارد. به عبارت ديگر، ساير متغيرهاي بررسي شده (شامل تغييرات تورم، تغييرات نقدينگي و تغييرات تراز تجاري) رابطه معناداري با خطاي پيش بيني سود توسط مديران ندارند. نتايج پژوهش حاضر حاكي از اين است كه متغيرهاي كلان اقتصادي ميتوانند بر دقت پيش بيني سود توسط مديران تاثير بگذارد.