رويكرد همراستايي راهبردي و بلوغ متوازن در استقرار اثربخش مديريت دانش

استقرار مديريت دانش، به همراستايي مؤلفه هاي مهم داخلي و خارجي سازمان ها و پيشبرد متعادل اين مؤلفه ها از مرحله اي به مرحله ديگر نياز دارد. تلفيق الگوي بلوغ سازماني با الگوي استقرار اثربخش مديريت دانش، مفهوم جديدي براي ارزيابي روند رشد مؤلفه هاي سازماني ارائه مي‌كند. پژوهش حاضر با هدف استقرار اثربخش مديريت دانش با رويكرد همراستايي راهبردي و بلوغ متوازن در يكي از نهادهاي انقلاب اسلامي انجام شده است. تحقيق از منظر ماهيت و روش جمع آوري داده‏ها، توصيفي-پيمايشي و از منظر هدف كاربردي مي‌باشد. جامعه آماري پژوهش، كارشناسان نهاد را در برمي‌گيرد. از جامعه آماري به روش تصادفي طبقه اي تعداد 122 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب و داده هاي مورد نياز به وسيله پرسش نامه محقق ساخته جمع آوري گرديد. روايي صوري ابزار تحقيق نتايج قابل قبولي را نشان داد. روايي سازه به وسيله تحليل عاملي تاييدي ارزيابي گرديد. پايايي ابزار تحقيق با روش آلفاي كرونباخ  برابر 974/0 بدست آمد كه نشان دهنده قابليت اعتماد قابل قبول پرسش نامه مي باشد. نتايج تجزيه و تحليل داده هاي جمع آوري شده با آزمون هاي آماري مناسب و با نرم افزار SmartPLS3 و SPSS، حاكي از آن است كه در جامعه مورد مطالعه، همه شاخص ها، مؤلفه ها و عامل منابع انساني در وضعيت مناسبي مي‌باشند. به جز شاخص هاي فرآيند مديريت دانش، ديگر شاخص ها، مؤلفه ها و عامل ساختار در وضعيت مناسبي مي‌باشند. به جز مؤلفه مخازن دانش و شاخص هاي آن، ساير شاخص ها، مؤلفه ها و عامل زيرساخت در وضعيت مناسبي مي‌باشند. شاخص ها، مؤلفه ها و عامل استراتژي، در وضعيت مناسبي نمي‌باشند. در نهايت مشخص شد كه ابعاد الگوي استقرار اثربخش مديريت دانش در جامعه مورد مطالعه از بلوغ متوازن برخوردار نمي‌باشد.