اصلاح سازماني بخش توسعه روستايي بر مبناي هوش سياسي مروجان

Organizational Reform in Rural Development Section Based on Political Intelligence of Extension Workers in Iran

مطالعه حاضر با هدف بررسي تاثير هوش سياسي مروجان كشاورزي در مورد اصلاح سازماني جهاد كشاورزي در بخش توسعه روستايي صورت گرفت. جامعه آماري شامل 109 كارشناس ترويج جهاد كشاورزي استان گيلان بود كه به دو گروه تقسيم شدند، گروهي كه بر ضرورت اصلاح ساختار فعلي براي توسعه روستايي تاكيد داشتند و گروهي كه چنين ضرورتي را متصور نبودند. طي پژوهشي توصيفي زمينه ياب، ارتباط معني‏دار متغيرها در پنج بُعد شامل بازي اجتماعي، پويايي قدرت، شخصيت سياسي، مديريت استرس، و دانش عملي با نگرش نسبت به اصلاح سازماني بخش توسعه روستايي سنجيده شد و با روش رگرسيون لجستيك، تبيين متغيرهاي متمايزكننده دو گروه پاسخ دهنده صورت گرفت. نتايج نشان داد كه 72 درصد پاسخ-دهندگان اصلاح سازماني بخش توسعه روستايي را ضروري تشخيص مي‏دهند و آن را در افزايش بهره وري مديريت روستايي موثر مي دانند. همچنين، بر پايه ديگر نتايج پژوهش، نُه متغير هوش سياسي شامل همكاري سازماني، ظاهر صادقانه مدير، ارتباط با مقام بالادستي، آگاهي از پايگاه هاي قدرت، ترغيب، كنترل دروني، كانون تمركز، باور در به‏كارگيري منابع، و دانش ضمني در پيش-بيني اصلاح سازماني بخش توسعه روستايي نقش داشتند؛ و در نهايت، افراد با درك مثبت از مدير و واحد كاري از سازگاري فردي بهتر با تغيير در سازمان برخوردار بودند.

This study aimed at investigating the effect of political intelligence of extension workers on organizational reform in the Organization of Jihad For Agriculture, in Iran. Statistical society included 109 extension experts of such organization in Guilan province, divided into two groups: the one insisting on the need for structural changes for rural development and the other denying such need. During a descriptive research, a significant relation was assessed in five dimensions including social games, power dynamism, political persona, effective stress management, and practical knowledge with organizational change attitudes towards rural development and differentiation variables of the two responding groups were explained by logistic regression. As shown by the study results, 72 percent of the respondents recognized that organizational change in rural development was necessary and also effective to increase rural management efficiency. Other results indicated that nine variables of political intelligence were effective to predict the organizational changes contributed to rural development, including organizational cooperation, appearing sincere, upwards appeals, using language, information and humor derive benefits, internal locus of control, focus attention ability, belief in effectively using resources, and tacit knowledge. Finally, it was revealed that people with positive perception of manager and business unit had better compatibility with the change in the organization.