عنوان مقاله :
بررسي اجزاي كلام در داراب نامه بيغمي
عنوان فرعي :
The Survey of Word Components in Darab-Nameh of Bighami
پديد آورندگان :
رحيمي صادق*، خديجه نويسنده فارغ التحصيل كارشناسي ارشد دانشگاه شهيد باهنر Rahimi Sadegh, Khadijeh , حسيني سروري، نجمه نويسنده استاديار زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه شهيد باهنر كرمان Hosseini Sarvari, Najme
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 9
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
نظريه تودوروف , روايت اسطوره اي , ساختارگرايي , داراب نامه , اجزاي كلام
چكيده فارسي :
نوشته حاضر داستان داراب نامه را بر پايه نظريه روايت تودوروف درباره اجزاي روايت، شامل اسم، صفت و فعل (شخص، ويژگي و كنش)، بررسي ميكند. اساس اين شيوه بررسي مبتني است بر روشن كردن سازوكار روايت و به طور خاص قصّه هايي كه تودوروف آنها را «روايت اسطوره اي» ناميده و ضمن برشمردن ويژگي هاي اين نوع روايت ها، آنها را از جنبه هاي مختلف مورد توجه قرار داده است. داراب نامه مولانا محمد بيغمي، يكي از داستان-هاي شفاهي بازمانده از ادبيّات كهن فارسي است كه صورت مكتوب يافته است. اين اثر، روايت بلندي است از كشورگشايي هاي فيروزشاه، پسر داراب و ازجمله آثاري است كه مشخصات روايت هاي مورد بررسي تودوروف را مي توان به روشني در آنها ديد. به اين جهت، روش بررسي تودوروف در مورد اجزاي كلام در روايت هاي اسطوره اي، در روشن كردن سازوكار روايت و ارتباط متقابل شخصيت ها و نيز چگونگي ارايه معنا در داستان داراب نامه و روايت هاي مشابه آن در ادب فارسي، روشي كارآمد به نظر مي رسد. نتيجه حاصل از اين بررسي نشان مي دهد كه در داراب نامه، تنها وضعيت شخصيّت ها تغيير مي كند و كيفيت و شرايط اشخاص، پيوسته ثابت و بدون تغيير مي ماند. همچنين وضعيت هاي حاكم بر مناسبات شخصيّت هاي داستان را مي توان در دو قانون تبعيت از نيروي برتر جامعه (شاه) و قانون وفاداري كه شامل وفاداري عاشق و معشوق نسبت به يكديگر، وفاداري دوستان و ياران نسبت به هم، وفاداري وزيران و زيردستان به شاه يا ولي نعمت خود و وفاداري عيّاران به سوگند و پيمان خود مي شود، خلاصه نمود
چكيده لاتين :
Storytelling has a very long history in the persian. In Iran some have quoted national-epic stories to people from the ancient period. Some persons have been narrated these tales and stories for writer to make up them in written form. Darab-nameh is one of the stories from the ancient persian which has written. This work is a long narrative of Firuzshah- the son of Darab- conquest and an epic - love story of the ninth century AD which is examples of folk literature. Since tales describe old, simple and common situations special attention have attracted narrative historians and structuralists. One of success reviews in clarifying the mechanism of narrative and specifically stories is Todorovʹs analysis of mythological narratives review. He considered to this type of narrative in various aspects by expression mythic narrative features and by discovery the structure of this type of narrative has provided his universal grammar theory. this article by survey and analysis of Darab-nameh, will examine its narrative structure in word Components category (nouns, adjectives and verbs). It is clear that discovery the structure of this work will help us in discovery similar works Structure and understanding universal grammar theory of narrative.
عنوان نشريه :
مطالعات داستاني
عنوان نشريه :
مطالعات داستاني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 9 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان