عنوان مقاله :
تجلّي در انديشه ويشنويي؛ تجلي واقعي يا توهمي؟
عنوان فرعي :
Manifestation in Vishnavism; Factual or Fictional?
پديد آورندگان :
گراوند، سعيد نويسنده دانشيار اديان و عرفان دانشگاه شهيد مدني آذربايجان , , احمد توبي، مظاهر نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 29
كليدواژه :
levels of manifestation , Manifestation , illusion , واقعي بودن , Vishnavism , التجلّي , التوهّميه , مراتب تجلي , البراهما , انديشه ويشنويي , الواقعيه , تجلي , برهمن , توهمي بودن , Brahman , معتقدات الفيشنو , reality , مراتب التجلّي
چكيده فارسي :
مسيله تجلي در تفكر ويشنويي، در عين حفظ تعالي ذات مطلق، به حضور برهمن در عالم وجود قايل است. اين انديشه گوياي اين حقيقت است كه هر انساني به نوعي ظهور برهمن است. در انديشه ويشنويي، برهمن خود را به پنج شكل متفاوت متجلي ميسازد. نخست، پرَه اوتاره يا اعلاترين شكل تجلي كه در اين حالت، ارواح رهايي يافته از حضور برهمن لذت ميبرند. دومين شكل تجلي ذات مطلق ويوههها ميباشند. ويوههها اشكالي هستند كه برهمن براي اهـداف آييني، آفرينشي و... در آن متجلي ميشود؛ برخي از اين ظهورات، مظهر معرفت و جلال، برخي مظهر فرمانروايي و برخي مظهر آفرينشاند. سومين شكل تجلي برهمن، ويبهوه است كه شامل ده ظهور از موجودات فرازميني است. چهارمين شكل تجلي از ذات مطلق، انتريامين ميباشد. در اين حالت، ذات مطلق در عالم آفاق و انفس جاي ميگيرد و با شهود يوگي ديده شده روح را در سلوك خود همراهي ميكند. پنجمين شكل از تجلي ذات مطلق، حالتي است كه برهمن در شمايل يا تمثالهاي ساخت بشر استقرار مييابد. يافتههاي تحقيق نشان ميدهد كه نظريه تجلي در انديشه ويشنويي را ميتوان از دو جهت مورد توجه قرار داد: يكي از آن جهت كه جهان است و ديگر از آن جهت كه نمودي است كه بر سيماي حقيقت وجود به ظهور رسيده است. بنابراين تجلي به اعتبار جهان و دنياي ظاهري «تجلي واقعي» است، اما تجلي به اعتبار حقيقت وجود جنبه «توهمي» دارد. در اين پژوهش ضمن تحليل ديدگاههاي مختلف پيرامون مساله توهمي و يا واقعي بودن تجلي نشان دادهايم كه اثبات تجلي امري شهودي است و نظريه تجلي برهمن در تفكر ويشنويي، جنبه توهمي دارد، نه واقعي.
چكيده لاتين :
Along with their belief in the sublimity of the Supreme Being, the followers of Vishnavism believe in the presence of Brahman in the universe. They argue that every human being is, in one way or another, a manifestation of Brahman. According to Vishnavism, Brahman manifests itself in five different forms. The first is Para avatar, the most supreme form of manifestation, in which the liberated souls enjoy the presence of Brahman. The Vyuhas are the second form of the manifestation of the Supreme Being. The Vyuhas are the shapes in which Brahman is manifested for creative and liturgical purposes; some of these manifestations represent wisdom and glory, some represent sovereignty and some others are symbols of creation. The third form of Brahman’s manifestation is vibhohe that manifests itself in ten forms of celestial beings. Antaryamin is the fourth form of manifestation of the Supreme Being. In this case, the position of the Supreme Being is in the world of horizons and souls, and with the witnessed Yogi intuition, accompanies the soul in his spiritual journey. The fifth form of the manifestation of the Supreme Being is the state in which Brahman is found in man- made icons or statues. The findings show that it is possible to view the theory of manifestation in Vishnavism from two perspectives. First, it is viewed as a world with diversity and plurality and secondly as a manifestation, that has ascertained the true fact. Therefore, when its foundation is considered, manifestation is considered “real”, but in itself, it is an "illusion". Thus, it has become evident that proving manifestation is an intuitive issue and that Brahman’s theory about manifestation according to Vishnavism is illusionary not real.
چكيده عربي :
مساله التجلّي في فكر الفيشنو توكّد علي حضور البراهما في العالم في عين حفاظها علي مبدا تعالي الذات المطلقه، وهذا الامر يدلّ علي انّ كلّ انسانٍ يعكس صورهً من ظهور البراهما. يوكّد اتباع هذا الفكر علي انّ البراهما يظهر نفسه في اطار خمسه اشكالٍ مختلفهٍ. الشكل الاوّل لهذا الظهور هو البراهما اوتارا، اي اعلي انواع التجلّي لهذه الحاله، والارواح الطليقه تتلذّذ بحضور البراهما هنا. الشكل الثاني هو تجلّي الذات المطلقه فيوهيه التي هي شكل يتجلّي في اطارها البراهما لاهداف الدين والخلقه وغير ذلك، وبعض هذه الظهورات يعتبر مظهراً للمعرفه والجلال، وبعضها الآخر يعدّ مظهراً للحكم، في حين منها ما هو مظهرٌ للخلقه. الشكل الثالث هو فيبهوه الذي يشمل عشره ظهورات للكاينات الماوراييه، والشكل الرابع هو تجلّي الذات المطلقه انتريامين، وفي هذه الحاله فانّ الذات المطلقه تاخذ محلّها في عالم الآفاق والانفس، وعن طريق شهود اليوغا المريي فهي ترافق الروح في سلوكها. وامّا الشكل الخامس من تجلّي الذات المطلقه فهو حالهٌ يستقرّ فيها البراهما في الصور او التماثيل التي يصنعها البشر.
نظريه التجلّي في معتقدات الفيشنو حسب ما دلّت عليه نتايج البحث في هذه المقاله لها جهتان يمكننا الالتفات اليهما، احداهما انّها عالميه وتتّصف بالتعدّديه والتنوّع، والاخري انّها ظهورٌ تجلّي في سيما الحقيقه؛ وعلي هذا الاساس فالتجلّي باعتباره اساساً وبنيهً لها يعدّ تجلّياً واقعياً، ولكنّ التجلّي التلقايي وجرّا نفسه له جانبٌ توهّمي، لذا اثبت الباحث في هذه المقاله انّ اثبات التجلّي هو امرٌ شهودي، بينما نظريه تجلّي البراهما في معتقدات الفيشنو مجرد وهمٍ وليست واقعيهً.
عنوان نشريه :
معرفت اديان
عنوان نشريه :
معرفت اديان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 29 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان