بررسي نقش جغرافياي انساني در كتب دوره متوسطه در روحيه مشاركت پذيري اجتماعي دانش آموزان (مطالعه موردي: شهرستان اروميه)

مطالعه حاضر در بررسي نقش جغرافياي انساني در كتب دوره متوسطه در روحيه مشاركت پذيري اجتماعي دانش آموزان شهرستان اروميه انجام گرديده است. اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر روش، تحقيقي توصيفي است و از حيث ماهيت، تحقيق همبستگي است. جامعه آماري تحقيق حاضر، كليه دانش آموزان شهر اروميه مشغول تحصيل هستند ميباشد. براي تحقق اهداف تحقيق حاضر سه فرضيه تدوين گرديد كه جهت تاييد يا رد فرضيه ها ازآزمون رگرسيون استفاده شد؛ نتايج بررسي حاكي از آن است كه: بنابه فرضيه اول جغرافياي انساني در كتب دوره متوسطه بر بدبيني و بي اعتمادي دانش آموزان تاثير معني داري دارد. عناصر رواني بسياري از قبيل اظهار كراهت و بيزاري اعضاي خانواده از يكديگر، بخل و حسادت و ساير حالتهاي رواني مرضي وجود دارد كه مانع از مشاركت پذيري بوده و از اين جهت مشابه بي اعتمادي است؛ كه جغرافياي انساني مورد كاهش بدبيني و بي اعتمادي دانش آموزان ميشود.همچنين بنا به فرضيه دوم تحقيق، جغرافياي انساني در كتب دوره متوسطه بر نگاه جنسيتي دانش آموزان تاثير معني داري دارد. از آنجايي كه يكي از موانع فرهنگي مشاركت پذيري تلقي جنسيت محض از نقشها و اشتغالات مربوط به جامعه است. بنا به جغرافياي انساني برخي كارها بر حسب اعتبارات فرهنگي، عقلاني، ديني و ديگر الزامات طبيعي و غير طبيعي به زن سپرده ميشود و برخي ديگر به مرد. اگر تقسيم كار بر اساس ظرفيت، توان و استعداد طبيعي افراد نباشد، مشاركت پذيري دوام نمي يابد.