شماره ركورد :
940570
عنوان مقاله :
بررسي معرفت‌شناختي مفهوم «حق الله» در فقه اسلامي
پديد آورندگان :
مرادي، خديجه دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه حقوق , رنجبر، يحيي
رتبه نشريه :
-
تعداد صفحه :
23
از صفحه :
137
تا صفحه :
159
كليدواژه :
حق ‌الله , حق‌ الناس , مجاز , حقيقت , مشترك لفظي , مصداق , مفهوم
چكيده فارسي :
«حق ‌الله» از مفاهيم كليدي فقه اسلامي- مستقيم يا غيرمستقيم- و مبناي تمامي احكام فقهي است. اين پژوهش ضمن اثبات اين مدعا نشان داده كه واژۀ حق در تركيب يادشده با اين واژه در تركيب «حق‌ الناس» به يك معنا نيستند، بلكه يكي مجاز است و ديگري حقيقت. و اين دو حتي مشترك لفظي هم نيستند؛ چون صاحبانشان با هم چنان دوگانگي‌ ماهوي و بنياديني دارند كه اين دوگانگي‌ها ماهيت حقوقشان رابه نحو ريشه‌اي متحول مي‌كند. اين تحول در معاني اين دو حق تفاوت‌هاي دامنه‌داري ايجاد مي‌كند، چنان‌كه اين تفاوت‌ها اين دو حق را ماهيتاً از هم جدا مي‌كند و اين جدايي چنان ريشه‌اي است كه نمي‌توان آن را ناديده گرفت واين دو واژه را همچنان صرف نظر از مصداق‌هاي متفاوتشان مترادف قلمدادكرد؛ پس به لحاظ تئوريك گريزي وگزيري نداريم، مگر اينكه يكي را حقيقت و ديگري را مجاز بدانيم. در گام بعدي هم استدلال شده كه اين واژه در «حق ‌الله» مجاز و در «حق‌ الناس» حقيقت است؛ سپس ادعا شده، ازآنجا كه 1. «حق» ناشي از نياز وكمبود و ضعف است، 2. اعمال، اجرا و پايبندي به هر حقي بايد به ذي‌حق سودي برساند و تضييع آن از ذي‌حق چيزي بكاهد و 3. سلب هر حقي بايد امكان بالقوه داشته باشد كه اين امكان در هر صورت گواه ضعف ذي‌حق در نگاهداري حق خويش است؛ لذا بنابراين سه دليل، خداوند شأن داشتن حق را ندارد، پس به معناي حقوقي آن حقي ندارد. در پايان، نشان داده شده است، ازآنجا كه اين دو حق معاني متفاوت، منشأ متفاوت و تفاسير متفاوت دارند، مترادف نگريستن به اين دو لفظ نادرست است و به اين ترتيب، احكام هر يك را نمي‌توان بر ديگري مترتب دانست؛ به اين معنا كه اگر كسي يا كساني از تضعيف و تضييع حق انسان‌ها پروا دارند و بر مبناي اين پروا داشتن 1. احكامي براي محافظت از حقوق وي وضع مي‌كنند تا تأثير ناخوشايند ضعف وي كمتر شود و 2. تدابير و تمهيداتي براي اقدام كردن پس از سلب شدن آن درنظر مي‌گيرند تا به دارنده‌اش بازگردانده شود و به اين سان به وي مددي رسانده شود، اين احكام و تدابير را نمي‌شود روي همين محاسبات و اصول براي احكام فقهي موسوم به حق ‌الله درنظر بگيرند؛ وگرنه آشكارا در وادي تسامح و سهل‌انگاري در فرايند استنباط احكام فقهي- حقوقي قدم خواهند زد. بديهي است چون ادعاي نويسندگان اين بوده كه «خدا حقي ندارد و تركيب حق خدا به لحاظ فقهي- حقوقي مجاز است»، لذا با توجه به اين ادعا- صرف نظر از صحت و سقم آن- مفهومي كه مصداق خارجي و موجوديتي ندارد، ازآنجا كه نمي‌توان خودش را در ذهن تصور كرد، تصور كردن و انتزاع و برشمردن ويژگي‌ها و مؤلفه‌هاي آن نيز ممكن نيست. در اين نوشتار، هدف اين بوده كه سلبي بحث شود و پيش از اينكه اثبات شود حق ‌الله مجاز است، گفته شده ويژگي‌هاي آن اين‌ها نمي‌تواند باشد و ايجابي مطرح كردن بحث از نظر نگارندگان ممكن نيست؛ پس وقتي ادعا شده حق ‌الله تركيبي مجازي است، تلاش و كندوكاو ذهن براي مطرح كردن ويژگي‌هاي اين حق آشكارا نقض غرض خواهد بود.
فايل PDF :
3616161
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت