لابي ارامنه و سياست خارجي ايالات متحده در قفقاز جنوبي

the impact of Armenian Lobby on U.S policy in south Caucasus

سياست خارجي در ايالاتمتحده، متأثر از عوامل و عناصر مختلفي است؛ لابي ها، يكي از مهمترين اين عناصر هستند كه در چارچوب كلي گروه هاي بذي نفوذ قرار ميگيرند. لابي ارامنه، يكي از لابي هاي قومي قدرتمند در ايالات متحدد ۀ آمريكا است. تلاش اصلي سازمانهاي مختلف لابي ارامنه در ايالات متحده، تأثيرگذاري بر سياست خارجي ايالات متحده درجهت اهداف اين گروه هاست. سؤال اصلي مقالۀ حاضر، عبارت است از اينكه، لابي ارامنه چه اهدافي را در سياست خارجي ايالات متحده پيگيري مي كند و به چه نتايجي دست يافته است؟ فرضيه مقاله اين است كه لابي ارامنه توانسته سياست خارجي ايالات متحده را با توجه به شرايط منطقه قفقاز جنوبي در حوزۀ سه هدف اصلي اش يعني شناسايي قتل عام ارامنده، شناسايي استقلال نداگورنو- قره باغ و دريا فت كمك مالي براي ارمنستان مورد تأثير قرار دهد. در همين راستا، مقاله حاضر پس توضيحاتي درباره لابي و لابي گري،نظريه بنتلي را براي چارچوب نظري برگزيده كه مهم ترين نظريه در خصوص نقش گروه هاي با نفوذ در فرايند سياست گذاري ايالات متحده است.پس از آن،به توضيح سازمان هاي مختلف لابي ارامنه،اهداف آنها و نتايجي كه از پيگيري اين اهداف در چارچوب سياست خارجي آمريكا به دست آمده،پرداخته شده است.

Armenian lobby is one of most powerful ethnic lobbies in U.S. all branches of this lobby try to direct US foreign policy on their interests. Armenian National committee and Armenian Assembly are two famous organization of Armenian lobby. They try to achieve three obvious goals of Armenian lobby which are Recognition of Armenian Genocide by Ottoman Empire between 1915-1922, recognition of Independence or Autonomy of Nagorno Karabakh and obtaining financial assistance from U.S. Different elements form U.S Foreign policy and lobbies are one of these elements. Lobby under theory of group can be defined so this article must explain the role of groups in U.S policy. This article use Arthur Bentley theory as theoretical framework