ارائه الگوي شركتهاي زايشي پژوهشي به منظور تجاري سازي تحقيقات دانشگاهي

Presenting a model for research spins-off companies amid at commercialization of university research

در كشورهاي توسعه يافته شركتهاي زايشي پژوهشي در مأموريت نسل جديد بيشتر دانشگاهها مدنظر قرار گرفته و به عنوان ارزش عمده تجاري و اقتصادي و نيز عاملي براي كاربردي ساختن تحقيقات دانشگاهيان است. اما اين شركتها در دانشگاههاي ايران نتوانستند به صورت مطلوب مأموريت اصلي خود را انجام دهند. هدف اين پژوهش شناسايي عوامل تأتيرگذار در ايجاد شركتهاي زايشي پژوهشي به منظور تجاري سازي تحقيقات دانشگاهها بود. روش پژوهش از نوع آميخته و جامعه آماري شامل متخصصان مراكز رشد دانشگاهي و پارك علم و فناوري استان مازندران بود. نمونه گيري در بخش كيفي هدفمند و در بخش كمي تصادفي طبقه اي بود. در بخش كيفي 12 نفر در فرايند مصاحبه و در بخش كمي با حجم جامعه 420 نفر، 201 نفر به عنوان نمونه مشاركت داشتند. ابزار جمع آوري داده ها شامل مصاحبه و پرسشنامۀ محقق ساخته بود. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش كدگذاري در بخش كيفي و در بخش كمي از تحليل عاملي اكتشافي و تأييدي استفاده شد. نتايج پژوهش در بخش كيفي نشان داد كه عوامل تأثيرگذار در ايجاد شركتهاي زايشي پژوهشي 26 مؤلفه است. در بخش كمي يافته ها نشان داد كه بازاريابي بالاترين بعد با بار عاملي ۷/۱۸ درصد و بعد ارتباطات با كمترين بار عاملي ۵/۲ درصد از كل واريانس را تبيين مي كند و ساير ابعاد نيز هركدام به ترتيب در درجات بعدي اهميت قرار گرفتند. همچنين الگوي نهايي پژوهش با شاخص هاي برازش و ضرايب استاندارد تأييد شد و در ميان 10 بعد ايجاد كننده شركتهاي زايشي پژوهشي بعد بازاريابي با ضريب استاندارد ۰/۴۸ و بعد چرخه عمر با ضريب استاندارد ۰/۴۷ و بعد ارزيابي عملكرد با ضريب استاندارد عمر با ضريب استاندارد ۰/۴۷به ترتيب بيشترين اثرگذاري را در ايجاد شركتهاي زايشي پژوهشي براي تجاري سازي تحقيقات دارند.

In developed countries, research spins-off companies are considered in the mission of the new generation of universities and also as a major commercial and economic value, and a factor for the use of academics' research. But these companies were not able to do their best in the Iranian universities' principal missions. The purpose of this study was to identify the determinants of the creation of research spins-off companies in order to commercialize research in universities. The research method was a mixed type and the statistical population consisted of specialists from the universities incubators and science and technology park of Mazandaran province. Sampling in the qualitative section was purposive and in the quantitative part was random stratified. There were 12 people participated in the interview process. In the quantitative section, using a population of 420 people, a sample of 201 individuals participated in the study. The data gathering tools were interviews and a researcher-made questionnaire. For data analysis, the coding method was used in the qualitative section and exploratory and confirmatory factor analysis and in the quantitative part. The research results in qualitative section indicated that influential factors in creating research spins-off companies are 26 components. In quantitative section, findings showed that the highest dimension explained marketing with .718 factor loading and dimension of the communications was the lowest with factor loading of .52 of the total variance. The other dimensions were also important at the next levels, respectively. The final model was confirmed with fit indices and standard coefficients. Among the top 10 dimensions of the research spins-off companies, the marketing dimension with standard coefficient of .48, the life cycle dimension with standard coefficient of .47 and the performance evaluation with standard coefficient of .47 were the most effective in creating research spins-off companies for research commercialization