خوانش فرهنگي رمان : كشت استخوان ها اثر ادويج دانتيكت از منظر نظريه ي هويت استوارت هال

مقاله حاضر خوانشي فرهنگي است از كاربرد نظريه ي هويت استوارت هال را در رمان كشت استخوان ها (1998) اثر ادويج دانتيكت بررسي ميكند. مقوله ي «هويت به معناي صيرورت» در مورد قهرمان زن سياه پوست اين رمان، آمابل ديزاير، بررسي ميشود. قهرماني كه ماجراهاي گوناگون دردناكي را تجربه ميكند كه در شكل پذيري هويتش ضرورت دارند. نمود هاي مختلف جنبه‌هاي اجتماعي و تاريخي و نژادي كه نقش اساسي در تشكيل هويت اين زن جوان ايفا مي نمايند در پرتو نظريه هاي كارشناسانه ي هال به بحث گذاشته خواهند شد. تمايز بين «هويت به معناي بودن» و «هويت به معناي شدن» كه دانتيكت آن را نمايان مي‌سازد از اهميتي وافر برخوردار است. به نظر ميرسد اين تمايز با تعريف هال از اين دو نوع هويت همخواني دارد. اگرچه اين تمايز بعداً تبديل به موضوعي ژرف تر ميگردد زيرا آمابل در جستجويي دائم براي يافتن هويت خود است. به اين طريق خوانشي فرهنگي از اين رمان برجسته تلاش دانتيكت براي خلق روابط و تعاملات ناپايداري را نشان مي دهد كه اين شخصيت در تلاشي بي‌وقفه در جستجوي هويتي گمشده كه همواره بين « هويت به معناي بودن» و « هويت به معناي شدن» در نوسان است در آن قرار ميگيرد. رمان نويس ديدگاه سنتي در مورد هويت -كه آن را مقوله اي ثابت و بدون تغيير مي انگارد- را رد ميكند. آمابل ديزاير در مقام سوژه اي مهاجر نسبت به عناصر گوناگوني كه زمان و محيط اطرافش به او تحميل ميكنند آسيب‌ پذير است. رمان نويس با ديدگاهي سنتي در مورد هويت- كه آن را مقوله اي ثابت مي انگارد- مخالف است