عنوان مقاله :
«چپ اسلامي» و «توسعۀ ليبرالي» در ايران (مورد مطالعه: سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي)
عنوان به زبان ديگر :
(Islamic Left” and “Liberal Development” in Iran (Case Study: The Organization of the Mojahedin of the Islamic Revolution
پديد آورندگان :
اباذري، يوسف دانشگاه تهران , روزخوش، محمد دانشگاه تهران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1396 شماره 21
كليدواژه :
تعديل اقتصادي , توسعه سياسي , جامعه مدني , چپ اسلامي , سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي
چكيده فارسي :
هدف اين پژوهش تأملي جامعهشناختي در رويكرد جناح «چپ سنتي» به «توسعه» در سالهاي پس از جنگ (1376- 1384) است. توسعه در اين پژوهش به تغيير اجتماعي سازمانيافته تعبير شده است. در اين پژوهش، در قالب مطالعهاي موردي بر سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي- بهعنوان يكي از مهمترين و منسجمترين و «ايدئولوژيكترين» تشكلهاي اين جناح- تمركز شده است. سپس نقد آنان بر سياست تعديل اقتصادي و واكنش آنان به نسخهاي از همين سياست و مشاركت آنها در «پروژة توسعة سياسي» در عصر اصلاحات در چارچوب تغيير مناسبات سياسي و ايدئولوژيك پي گرفته شده است. اين تشكل پيش از دوم خرداد منتقد جدي سياست تعديل اقتصادي بود و آن را «پروستاريكاي نظام جمهوري» اسلامي ميشمرد. قرارگرفتن در جايگاه اپوزيسيون قانوني، فروپاشي شوروي و «بحران» در ايدئولوژي چپ، تغييرات اجتماعي و فرهنگي و برآمدن ارزشها و خواستها و نيروهاي اجتماعي جديد در كشور و مواجهه با بحثهاي تازة فكري، سازمان را در مدار تحول قرار داده است، اما آنچه معنا و مسير و نماي بيروني اين تغيير را تعيين ميكند، رخدادي پيشامدي و حادث است: دوم خرداد. پس از دوم خرداد سازمان هويتي اصلاحطلبانه مييابد و بازسازي نظم سياسي را در صدر اهداف خود مينشاند، اما بهعنوان عضوي مهم از ائتلاف اصلاحطلبي و با منطق اولويتدادن به بازسازي نظم سياسي، لاجرم از بخشي از اهداف خويش، بهطور عمده در حيطة اقتصاد، پس مينشيند و بر اين انگاره تكيه ميكند كه هر تحولي از مسير توسعة سياسي و اصلاح ساخت قدرت ميگذرد. اين رويكرد پيامدهاي متنوعي چه در عرصة نظر و چه در حيطة پركتيسهاي سياسي و اجتماعي دارد. در پژوهش حاضر، سويههاي مختلف اين رويكرد و ناسازههاي مضمر در آن نشان داده ميشود.
چكيده لاتين :
The aim of this article is sociological reflection in the traditional left's approach to “development” in Iran's post-war period (1988-2005). The research is the case study of the Organization of the Mojahedin of the Islamic Revolution as one of the most important, consistent and ideological party in Iran's reformist movement. Before Khatami's election in 1997, this organization was the critic of economic adjustment policy. Turning into the legal opposition, the Soviet collapse and the crisis of leftist ideology, social and cultural changes in Iran and the rise of new values and new social forces, and dealing with new intellectual concepts, have put the organization into the center of evolution. After this election, the organization transits to reformation and gives priority to the reorganization of political order. This approach has broad implications in the theory and in the political and social practices. The present paper studies the process.
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 21 سال 1396