عنوان مقاله :
بررسي سياست زماني حاكم بر تقويم ايران در سالهاي پس از انقلاب اسلامي
عنوان به زبان ديگر :
A Study of Politics of Time in Iran’s Calendar after the Islamic Revolution
پديد آورندگان :
شريعتي، سارا دانشگاه تهران , سروش فر، زهره دانشگاه الزهرا
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1396 شماره 21
كليدواژه :
تقويم ايران , حافظه جمعي , زمان عددي , سياست زماني
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر به بررسي سياستگذاريهاي جمهوري اسلامي ايران درمورد زمان، از خلال توجه به تقويم ميپردازد. تمامي حكومتها براي تعريف هويت خود و مشروعيتيافتن از اين طريق، نيازمند مشخصكردن مرزهاي خود در مكان و يافتن جايگاه خود در زمان هستند. تقويم يكي از مؤلفههايي است كه سياستهاي زماني در قالب آن نمود مييابد. تغييرات دائمي در تقويم ايران، تورم بيش از حد مناسبتها و ايجاد نهادي خاص براي تعيين مناسبتها و نظارت بر تقويم، نشانگر توجه جمهوري اسلامي به تقويم ايران و سياستهاي مشخصي است كه بر آن اعمال ميشود. رويكرد نظري پژوهش پيشرو از نظريات دوركيم درمورد تمايزگذاري ميان دو زمان قدسي و عرفي، نظرية حافظة جمعي هالبواكس و ديدگاه اريك هابزبام درمورد برساخت حافظه و سنت به وسيلۀ حكومتها اخذ شده است. براي بررسي سياستهاي حاكم بر تقويم ايران، از روش تاريخي و مطالعة اسناد و مدارك موجود در شوراي فرهنگ عمومي استفاده شد. يافتههاي پژوهش بيانگر وجود سياستي است كه بيش از هر چيز، رو به گذشتۀ جامعه دارد و تلاش ميكند روايتي خاص را براساس منافع و شرايط زمان حال خود از گذشته ارائه دهد. مناسبتهاي تقويم بر اين مبنا انتخاب شدهاند.
چكيده لاتين :
This research is to study the policies of the Islamic Republic of Iran about time through calendar. Governments all over the world need to set their boundaries in place and determining their seat in time, to define their identity and gain legitimacy. Calendar is a means which politics of time are reflected in its frame. Continues changes of calendar, congestion of anniversaries, and establishing a special institute to fix anniversaries and supervising on it, shows the government attention to calendar and special policies run on it. This research’s theoretical approach includes Durkheim’s theory of distinction between sacred and profane times, Halbwachs’ theory of collective memory and Hobsbawm’s theory of invention of tradition. In order to study the policies run on Iran’s calendar, the historical method was employed and the documents in general culture council were perused. Research findings indicate a policy most focusing on the society’s past, which tries to deliver a special narrative of the society, based on its interests and its present situation.
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 21 سال 1396