شماره ركورد :
944142
عنوان مقاله :
تبيين قاعده «لا مهر لبغي» در نظام حقوقي ايران
عنوان به زبان ديگر :
THE REALIZATION OF "NO DOWRY FOR THE ADULTERESS" RULE IN IRAN'S LEGAL SYSTEM
پديد آورندگان :
ميركمالي، عليرضا دانشگاه شهيد بهشتي , كاظمي، مهدي دانشگاه شهيد بهشتي - پژوهشكده خانواده
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1396 شماره 66
رتبه نشريه :
-
تعداد صفحه :
26
از صفحه :
73
تا صفحه :
98
كليدواژه :
قاعده فقهي و مهرالمثل , بغي و ارش البكاره , افضا , قاعده لا مهر لبغي , نظام حقوقي ايران , فقه و خانواده
چكيده فارسي :
در نظام حقوقي ايران مواردي وجود دارد كه متضمن نفي استحقاق زن بر دريافت مهرالمثل است. موارد مزبور منوط است به اين كه زن عالم به حرمت رابطه جنسي مربوط باشد. عمده نويسندگان مبناي فقهي چنين حكمي را قاعده «لا مهر لبغي» دانسته اند؛ با اين حال، در خصوص اين قاعده و مفاد آن پژوهش مستقلي صورت نگرفته است. سوال اصلي اين است كه آيا اساسا مي توان حكم مزبور را يك قاعده فقهي دانست؟ در اين صورت، مفردات قاعده يعني «مهر» و «بغي» به چه معناست و موارد نفوذ آن در نظام حقوقي ايران كدام است؟ مقاله حاضر به بررسي سوالات مزبور پرداخته و در نهايت به اين نتيجه رسيده است كه با توجه به اوصاف قواعد فقهي از جمله كلي بودن و شرعي بودن، حكم «لا مهر لبغي» را مي توان قاعده اي فقهي دانست كه مستند به روايات متعدد، تسالم اصحاب و اجماع مي باشد. همچنين مصاديق نفوذ اين قاعده در نظام حقوقي ايران از جمله بحث تعلق مهرالمثل و ارش البكاره به زانيه، مورد بررسي و تحقيق قرار گرفته است .
چكيده لاتين :
In Iran's legal system there are some issues which encompass the denial of the woman’s entitlement to a dowry. These issues are true when a woman is aware of the sanctity of marital sexual relations. The majority of authors have introduced "No dowry for the adulteress" rule as the juridical basis of this regulation. However no independent research has been done about this rule and its content. The main question in this regard is whether, basically, can this ruling be considered a legal rule? In this case, what is the meaning of the main words of this rule and what is the cases of influence of this rule in Iranian law? In this article these questions have been studied and finally, it has been concluded that due to the characteristics of jurisprudential rules such as the "No dowry for the adulteress" sentence could be known as a jurisprudential rule because of its being general which is documented according to numerous hadiths, agreement of jurists and consensus. Also examples of the influence of these rule such as dowry and compensation of hymen for adulteress in Iran’s’ legal system has researched and studied.
چكيده عربي :
إن في نظام ايران القانوني حالات تدل علي حرمان المرأة من استحقاق مهر المثل و جميع هذه الحالات ترتبط بكون المرأة عالمة بحرمة القيام بالممارسة الجنسية. معظم مؤلفي المباني الفقهية يعتقدون أن أساس هذا الحكم يرجع إلي قاعدة «لا مهر لبغي» ولكن علي الرغم من ذلك لم يقم أحد بدراسة هذه القاعدة و بنودها دراسة مستقلة. و السؤال الأساسي في هذا المجال هو: هل يمكننا أن نعتبر هذا الحكم قاعدة فقهية؟ و لو اعتبرناه قاعدة، ما معني مفردات هذه القاعدة أي معني «المهر» و «البغي» و ما هي الحالات التي يمكن أن تشملها هذه القاعدة و مفرداتها في نظام ايران القانوني؟ المقالة قامت بدراسة هذه الأسئلة و توصلت في النهاية إلي هذه النتيجة: أن حكم «لا مهر لبغي» يمكن أن يعتبر قاعدة فقهية بما فيها من مواصفات القواعد الفقهية ككونه عاماً و شرعياً و أن هذا الحكم مستند علي الرويات المتعددة و تسالم الأصحاب و الإجماع. كما أن المقالة بحثت أيضاً نظام ايران القانوني لتجد المصاديق التي تنطبق عليها هذه القاعدة منها موضوع تعلق مهر المثل و فض البكارة للزانية.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
فقه و حقوق خانواده
فايل PDF :
3619349
عنوان نشريه :
فقه و حقوق خانواده
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 66 سال 1396
لينک به اين مدرک :
بازگشت