عنوان مقاله :
چالش هاي روش شناختي تعميم رويكرد علوم طبيعي به انسان و علوم انساني در مقايسه با امكان هاي انديشۀ فطرت گرا
عنوان فرعي :
Methodological Challenges of the Generalization of Natural Sciences Approach into Human and Humanities; Compared to the Possibilities of Nativistic Thought
پديد آورنده :
زارعی مجتبی
سازمان :
استادیار علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395 شماره 12
كليدواژه :
علوم انساني , علوم طبيعي , انديشه فطرت گرا , انديشه كمييت گرا
چكيده فارسي :
بشر در دوران مدرن، شاهد تحولات بعمدهای از جمله گسست بوده است. قطع همبستگی میان علوم طبیعی و علوم انسانی از جملهی این تغییرات بهشمار میرود. در این دوره، علوم طبیعی با محوریت رشتههایی همچون ریاضی، فیزیك، شیمی و ... مبدل به ملكهی معارف بشری شد. بهرهای كه علوم مذكور در راستای متمتعشدن انسان از طبیعت توانسته بودند به او برسانند موجب شیوع این پندار گشته بود كه آنها در سایر حوزههای معرفتی از قبیل دانشهای مرتبط با انسان نیز میتوانند كاربست داشته باشند بههمینخاطر آنچهكه امروزه آن را وحدت روششناختی مینامند در همین دوره بروز پیدا كرد. تنها مرجع صدقی كه علوم طبیعی بهرسمیت میشناسد تجربهی حسّی است و این تجربه، مصدر حقیقت است. تجربهی حسّی در اندیشههای مبتنیبر طبیعتگرایی، پدیدهای خاص است و بههمینخاطر نتایج حاصله از آنرا نمیتوان بهدیگر رویدادهای آینده، تسرّی و تعمیم داد. ازسوی دیگر عدمباورمندی به تعمیمپذیری، شرایط وجودی قانون در اندیشههای مذكور را مخدوش خواهد كرد. اندیشهی فطرتگرا امّا با به دستدادن تلقی منحصربهفردی كه از زمان و رابطهاش با انسان بهدست میدهد و همچنین با باورمندیاش بهیك سری از اصول عام و همهشمول كه در فطرت انسان به ودیعه گذاشته شدهاند، تناقضات بنیادی و فراروایتهای فلسفههای برآمده از علوم طبیعی را مرتفع خواهد كرد.
چكيده لاتين :
In modern times, human beings have witnessed some changes including a disassociation between natural sciences and humanities. In this course, natural sciences, with a focus on such disciplines as mathematics, physics, and chemistry became the queen of human knowledge. That the sciences have enabled human to get benefits from nature has led to the prevalence of the idea that they can be applied to other areas of knowledge such as human-related sciences, that’s why what today is called ‘methodological unity’ emerged during this period. ‘Sensory experience’ is the only appeal natural sciences recognize, and this experience is the basis of truth. Sensory experience in naturalist thoughts is a special and unique phenomenon and thus their results can’t be extended to the other events of future. On the other hand, disbelieving in generalizability will undermine the conditions of law in these thoughts. But providing a unique perception of time and its relation with mankind, and also believing in a set of general and universal principles that have been laid down in human nature, nativisitc thought dispels the fundamental contradictions of the philosophies stemmed from natural sciences.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 12 سال 1395