عنوان مقاله :
تأثير آموزش مبتني بر نمايش فيلم بر كيفيت خواب بيماران آسم برونشيال
عنوان فرعي :
The effect of the Movie- Based Education on Sleep Quality in Patients with Bronchial Asthma
پديد آورنده :
الهیان بروجنی الهه
پديد آورندگان :
افراسیابی فر اردشیر نويسنده گروه پرستاری، دانشگاه علوم پزشكی یاسوج، ، یاسوج ، ایران Afrasiabifar A , نجفی دولت آباد شهلا نويسنده گروه پرستاری، دانشگاه علوم پزشكی یاسوج، ، یاسوج ، ایران Najafi Doulatabad Sh , موسوی زاده علی نويسنده 2گروه آمار و اپیدمیولوژی ، دانشگاه علوم پزشكی یاسوج، یاسوج ، ایران Mousavizadeh A
سازمان :
گروه پرستاری، دانشگاه علوم پزشكی یاسوج، ، یاسوج ، ایران
كليدواژه :
Sleep , Movie- based Education , Patient education , آسم برونشيال , آموزش بيمار , خواب , bronchial asthma , نمايش فيلم
چكيده فارسي :
چكیده
زمینه و هدف: در دهههای اخیر استفاده از آموزش رسانه ای جهت كنترل مشكلات بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن مورد توجه كاركنان درمانی قرار گرفته است، اما مطالعههای اندكی در زمینه اثربخشی آنها در بهبود كیفیت خواب بیماران مبتلا به آسم برونشیال گزارش شده اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش مبتنی بر نمایش فیلم بر كیفیت خواب بیماران آسم برونشیال انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی و جامعه پژوهش آن را كلیه بیماران آسم برونشیال مراجعه كننده به كلینیك آسم شهر بروجن تشكیل دادند. پنجاه و یك بیمار واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونهگیری غیر احتمالی تمام سرشماری انتخاب شدند. نمونههای مورد مطالعه بر اساس تخصیص تصادفی بلوكی بین دو گروه آزمون و كنترل تخصیص یافتند. جهت بیماران گروه آزمون، آموزشهای بیمار از طریق فیلم 15 دقیقهای قابل اجرا به وسیله كامپیوتر، دستگاه دی وی دی و گوشی موبایل اجرا گردید، اما بیماران گروه كنترل فقط مراقبت های روتین را دریافت كردند. از پرسشنامه شاخص كیفیت خواب پیترزبورگ جهت جمع آوری دادهها یك هفته قبل از مداخله و یك ماه پس از شروع مداخله استفاده گردید. دادههای جمعآوری شده از طریق آمارهای توصیفی و آزمونهای آماری تی، كای اسكور، من ویتنی و ویلكاكسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: قبل از مداخله تفاوت معنیدار آماری در نمره كلی كیفیت خواب و ابعاد آن در دو گروه آزمون و كنترل مشاهده نشد(06/0=p). پس از مداخله در نمره كلی كیفیت كلی خواب و ابعاد كیفیت ذهنی خواب، اختلالات خواب و تأخیر در به خواب رفتن بین دو گروه مورد مطالعه تفاوت معنیدار آماری مشاهده گردید(001/0=p)، اما در ابعاد استفاده از داروهای خواب آور، مدت زمان خواب، كفایت خواب و اختلال عملكرد روزانه بین گروه آزمون و كنترل تفاوت معنیداری مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: آموزش مبتنی بر نمایش فیلم توانسته است كیفیت خواب بیماران مبتلا به آسم برونشیال را بهبود بخشد. با توجه به سهولت اجرای این روش آموزشی، ضمن پیشنهاد پژوهش های دیگری جهت ارزیابی تأثیر آن در سایر بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن، به عنوان یك روش آموزش بیمار جهت مراقبت از خود در منزل مورد توجه قرار گیرد.
چكيده لاتين :
Background & aim: In recent decades, the use of media education to control the problems of patients with chronic diseases has been taken into consideration by medical staff, but few studies have been done on their effectiveness in improving the quality of sleep in patients with bronchial asthma. The aim of this study was to determine the effect of film-based education on sleep quality in patients with bronchial asthma.
Methods: The present study was a quasi-experimental study and all of the patients with bronchial asthma referred to the Asthma clinic of Boroujen were included in this study. Fifty one patients who were eligible for inclusion in the study were selected by non probability sampling method. The samples were assigned to randomly assigned blocks between the two test and control groups. For patients in the test group, patient education was performed through a 15-minute video clip by computer, DVD player and mobile phone, but patients in the control group only received routine care. The Pittsburgh Sleep Quality Index questionnaire was used to collect data one week before intervention and one month after intervention. The collected data were analyzed by descriptive statistics and t-test, Chi-square, Mann-Whitney and Wilcoxon tests.
Results: There was no significant difference before the intervention, in the overall score of sleep quality and its dimensions in the two groups (p = 0.66). There was a significant difference between the two groups after the intervention in the general score of sleep quality and the dimensions of sleep quality, sleep disturbances and sleep latency (p = 0.001) However, there was no significant difference in the use of sleep apnea, sleep duration, adequacy of sleep and daily dysfunction in the test and control groups.
Conclusion: The movie-based instruction has been able to improve the quality of sleep in patients with bronchial asthma. Considering the ease of implementation of this educational method, suggesting other researches to evaluate its effect on other patients with chronic diseases, it should be considered as a method of patient education for self-care at home.
عنوان نشريه :
ارمغان دانش
عنوان نشريه :
ارمغان دانش