شماره ركورد :
947706
عنوان مقاله :
بررسي ارتباط ترس از زمين‌خوردن با تعداد دفعات زمين‌خوردن، تعادل و كيفيت زندگي در بيماران مبتلا به سكته مغزي مزمن
عنوان فرعي :
The Correlation Between Rates of Falling, Balance, Quality of Life and Fear of Falling in Patients With Chronic Stroke
پديد آورنده :
آزاده حمید
پديد آورندگان :
فكری عاطفه نويسنده كمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز، تبریز، ایران. Fekri Atefeh , امرائي حميد نويسنده دانشگاه تربيت مدرس Amraei Hamid , روستایی میثم نويسنده گروه كاردرمانی، دانشكده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشكی تهران، تهران، ایران. Roostaei Meysam , بهارلوئي حمزه نويسنده دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي
سازمان :
مركز تحقیقات اختلالات اسكلتی عضلانی، دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی‌درمانی اصفهان، اصفهان، ایران.
تعداد صفحه :
8
از صفحه :
36
تا صفحه :
43
كليدواژه :
Stroke , ترس از زمين‌خوردن , سكته مغزي , كيفيت زندگي , Balance , Fear of falling , تعادل , Quality of life
چكيده فارسي :
هدف سكته مغزی از مهم‌ترین دلایل ناتوانی به شمار می‌رود. از بین عوارض سكته مغزی، ترس از زمین‌خوردن اهمیت ویژه‌ای دارد و می‌تواند كیفیت زندگی را در فرد مبتلا كاهش دهد. ترس از زمین‌خوردن مفهومی مستقل از زمین‌خوردن است و در افرادی كه زمین نخورده‌اند نیز دیده می‌شود. اهمیت این مورد بدان سبب است كه منجر به اختلالات جسمی و روانی می‌شود و كیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به صورت بالقوه، ترس از زمین‌خوردن نه‌تنها می‌تواند كیفیت زندگی را در فرد مبتلا كاهش دهد، بلكه به طور غیرمستقیم بر اطرافیان نیز اثر می‌گذارد. مطالعات محدودی درباره ترس از زمین‌خوردن پس از سكته مغزی وجود دارد، ولی با توجه به تأثیرات گسترده‌ای كه ترس از زمین‌خوردن روی كیفیت زندگی فرد دارد، به نظر می‌رسد مطالعات بیشتری در این زمینه نیاز است. این مطالعات علاوه بر ارائه راهكارهای پیشگیرانه برای جلوگیری از زمین‌خوردن، به شناخت افراد در معرض خطر هم می‌پردازند. مطالعات قبلی در این زمینه بیشتر فاز حاد و تحت حاد بیماری را بررسی كرده‌اند، ولی بررسی فاز مزمن هنوز انجام نشده است. پژوهش‌های پیشین بیشتر ارتباط بین ترس از زمین‌خوردن را با ویژگی‌های دموگرافیك اندازه‌گیری كرده‌اند، ولی ارتباط بین ترس از زمین‌خوردن در بیماران مبتلا به سكته مغزی مزمن با تعداد دفعات زمین‌خوردن، آزمون‌های عملكردی تعادلی و نمرات خرده‌مقیاس‌های پرسش‌نامه ۳۶ سؤالی كیفیت زندگی بررسی نشده است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط ترس از زمین‌خوردن با تعداد دفعات زمین‌خوردن، تعادل و كیفیت زندگی بیماران مبتلا به سكته مغزی مزمن است. روش بررسی در این مطالعه ۴۴ بیمار حضور داشتند كه از میان آن‌ها ۲۰ نفر مرد بودند. شركت‌كنندگان به صورت غیر احتمالی ساده از بین مراجعه‌كنندگان به كلینیك‌های توانبخشی انتخاب شدند. معیارهای ورود به مطالعه شامل گذشت ۶ ماه از سكته مغزی، یك طرفه بودن علائم، توانایی راه رفتن مستقل بود. معیارهای خروج شامل ابتلا به بیماری‌های متابولیك و روماتیسمی، دفورمیتی اندام تحتانی، مشكلات شناختی و بینایی اصلاح‌نشده بود. پس از بررسی معیارهای ورود و خروج، فرم اطلاعات زمینه‌ای شامل سن، جنس، قد، وزن، بیماری‌های زمینه‌ای، میزان تحصیلات، مدت‌زمان ابتلا، سمت مبتلا، غالب یا مغلوب بودن سمت مبتلا و تعداد دفعات زمین‌خوردن در یك سال گذشته تكمیل شد. در این پژوهش علاوه بر اطلاعات زمینه‌ای، میزان ترس از زمین‌خوردن با استفاده از نسخه فارسی مقیاس كارآمدی افتادن - فرم بین المللی و كیفیت زندگی با استفاده نسخه فارسی پرسش‌نامه ۳۶ سؤالی كیفیت زندگی اندازه‌گیری شد. برای ارزیابی تعادل نیز از آزمون رسیدن عملكردی و آزمون بلندشدن و رفتن زمان‌دار استفاده شد. با توجه به اینكه داده‌ها از الگوی توزیع طبیعی پیروی نمی‌كرد، برای سنجش ارتباط بین متغیرها از آزمون اسپیرمن استفاده شد. یافته‌ها آزمون پیرسون نشان داد بین نمره پرسش‌نامه مقیاس كارآمدی افتادن - فرم بین‌المللی با نمرات آزمون‌های تعادلی بلندشدن و رفتن زمان‌دار (r=۰/۴۸، P=۰/۰۱) و آزمون رسیدن عملكردی (r=۰/۴۰ ،P=۰/۰۲) و همچنین خرده‌مقیاس‌های عملكرد جسمی (r=۰/۴۸ ،P<۰/۰۱)، محدودیت فعالیت جسمانی (P<۰/۰۱، r=۰/۴۸) و بُعد جسمی ( P<۰/۰۱، r=۰/۵۳) پرسش‌نامه ۳۶ سؤالی كیفیت زندگی ارتباط معنادار وجود دارد، ولی چنین ارتباطی برای تعداد دفعات زمین‌خوردن (r=۰/۴۰ ،P=۰/۰۲)، و خرده‌مقیاس‌های درد (r=۰/۰۶ ، P=۰/۷۳)، سلامت عمومی (P=۰/۲۴ ، r=۰/۲۱)، انگیزه ( r=۰/۲۹، P=۰/۱۰)، عملكرد اجتماعی (r=۰/۱۶ ،P=۰/۳۸)، محدودیت فعالیت اجتماعی (r=۰/۱۳ ،P=۰/۲۴) و بُعد روانی (r=۰/۱۵ ،P=۰/۳۹) مشاهده نشد. نتیجه‌گیری یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد در افراد مبتلا به سكته مغزی مزمن، مشكلات تعادلی بُعد جسمانی كیفیت زندگی با ترس از زمین‌خوردن ارتباط دارد، ولی سابقه زمین‌خوردن با ترس از زمین‌خوردن ارتباطی ندارد.
چكيده لاتين :
Objective Stroke is one of the most important causes of disability worldwide. Fear of falling is one of the consequences of stroke that could decrease the quality of life. It presents in the patients who have fallen as well as in patients had not experienced a fall. Fear of falling is essential because of its impact on physical and mental health and even the quality of life. In addition to adverse effects of fear of falling on the patient, it may have a significant impact on the family quality of life. There are few published studies about the fear of falling after stroke, but given its significant implications for quality of life in patients, more studies are needed to improve the knowledge about the correlation of fear of falling and quality of life. The findings could help identify people at risk and also develop the prevention strategy in the management of fear of falling and quality of life. Previous studies assessed the acute and subacute patients with stroke and the authors could not find any research conducted with chronic subjects. Also, they measured the correlation between fear of falling and personal characteristics of participants and there is lack of evidence about the correlation between fear of falling with the rate of falling, postural control and SF-36. The objective of the current study was to examine the relationships between the fear of falling and rate of falling, balance, and quality of life in patients with chronic stroke.  Materials & Methods The subjects (n=44, 20 males and 24 females) were selected based on the convenience sampling method from the patients who referred rehabilitation clinics. The inclusion criteria were individuals within at least six months after the stroke, unilateral signs, ability to walk independently and the exclusion criteria were metabolic or rheumatologic disease, lower extremity deformities, cognitive impairments and visual impairments. The participants completed a demographic form consisting of age, gender, height, weight, comorbidities, education, and the duration of the stroke, affected side, dominant side and rate of falls in last year. The fear of the falling and quality of life was measured using Fall Efficacy Scale- International and SF-36, respectively. Functional reach test and timed up and go were conducted for balance assessing. The Spearmanʹs correlation was used to find whether there are significant relationships between fear of falling and other variables.  Results The Pearson analysis showed correlation between Fall Efficacy Scale- International and timed up and go (P<0.001) and Functional reach test (P=0.03) scores and some subscales of SF-36 including physical functioning (P<0.001), role limitations due to physical health (P<0.001) and physical component (P<0.001).However, this association was not observed with the rate of falling (P=0.015), pain (P=0.42), general health (P=0.12), energy (P=0.09), social function (P=0.30) and role limitations due to emotional problems (P=0.24) and metal component (P=0.41). Conclusion The findings of the present study demonstrated the correlation between balance, physical dimensions of quality of life and fear of falling in patients with stroke; however, the rate of falling has no association with fear of falling.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
توانبخشي
عنوان نشريه :
توانبخشي
لينک به اين مدرک :
بازگشت