شماره ركورد :
947841
عنوان مقاله :
روش شناسي علوم اجتماعي از ديدگاه هابرماس و بررسي آن از منظر حكمت متعاليه
عنوان فرعي :
Habermas’s View on the Methodology of the Social Sciences and the Perspective of Transcendental Philosophy on it
پديد آورنده :
زكي عبدالله
پديد آورندگان :
مصباح علي نويسنده دانشيار فلسفه موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره
سازمان :
دانشجوي دكتري دانش اجتماعي مسلمين موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 29
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
5
تا صفحه :
26
كليدواژه :
the social sciences , الحكمه المتعاليه , الديالكتيك , المنهجيه , العلوم الاجتماعيه , روش شناسي , ديالكتيك , حكمت متعاليه , علوم اجتماعي , dialectic , هابرماس , Habermas , Methodology , transcendental philosophy
چكيده فارسي :
علوم اجتماعي از ابتداي شكل گيري خود، با اين پرسش مهم مواجه بوده كه روش شناسي ويژه آن چيست؟ پارادايم هاي مختلف اثباتي، تفسيري و انتقادي، هر يك پاسخي به اين پرسش داده و مدعي برتري نسبت به ديگري هستند. هابرماس، با نقد روش شناسي هاي اثباتي و تفسيري و بازخواني مفاهيم پاراديم انتقادي، به طرح علايق معرفتي سه گانه و تقسيم بندي علوم، به تجربي، تفسيري و انتقادي پرداخته است. او در قالب اين طرح معرفتي، مدعي است كه روش ويژه علوم اجتماعي «ديالكتيكي» است. اين مقاله، با روش تحليلي انتقادي و با نگاه كلان، به بررسي و نقد رابطه مباني مختلف هستي شناختي، معرفت شناختي، انسان شناختي و ارزش شناختي اين روش با مولفه هاي آن، از منظر حكمت متعاليه پرداخته است. از منظر حكمت متعاليه، روش شناسي هابرماس از اشكالات مبنايي رنج مي برد. برخي از مولفه هاي آن، با دستگاه فلسفي حكمت متعاليه ناسازگار و برخي از آنها در تضاد با اين مباني است.
چكيده لاتين :
Since its foundation, the social sciences has faced the question as to what specific methodology the social sciences has. Different paradigms including positivist, interpretive and critical give different responses to this question, and each of them claims to have superiority over the other. Criticizing the positivist and interpretive methodologies and reviewing the concepts of the critical paradigm, Habermas proposes three epistemical attachments and divides sciences into experimental, interpretive and critical. In the frame of this epistemological proposal, Habermas claims that the particular methodology of the social sciences is "dialectical". Using an analytical-critical method and a holistic approach, this paper examines the relationship of ontological, epistemological, anthropological and axiological principles of this method with its components from the perspective of transcendental philosophy. Transcendental philosophy considers that Habermas methodology has serious drawbacks. Some of its components do not correspond with the philosophical system of transcendental philosophy and some others are in contradiction these principles.
چكيده عربي :
العلوم الاجتماعيه منذ نشاتها الاولي طُرح حولها السوال التالي: ما هي المنهجيه الخاصّه بها؟ العديد من الانماط المعرفيه سعت الي الاجابه عن هذا السوال، وكلّ نمطٍ منها ادّعي افضليته وارجحيته علي غيره، فقد اُجيب عنها في اطار اساليب اثباتيه وتفسيريه وانتقاديه. المفكّر الغربي يورجن هابرماس بدوره انتقد المنهجيات الاثباتيه والتفسيريه، ومن ثمّ تطرّق الي اعاده قرا ه الاسلوب الانتقادي بغيه طرح العلايق المعرفيه الثلاثه وتقسيم العلوم الي تجريبيهٍ وتفسيريهٍ وانتقاديهٍ؛ وفي اطار هذه الاطروحه المعرفيه ادّعي انّ المنهجيه الخاصّه بالعلوم الاجتماعيه تعتبر ديالكتيكيه. تمّ تدوين هذه المقاله وفق منهج بحثٍ تحليليٍّ - انتقاديٍّ، واعتمد الباحثان فيها علي رويهٍ شموليهٍ لنقد وتحليل العلاقه بين شتّي المباني الوجوديه والمعرفيه والانثروبولوجيه والاكسيولوجيه لهذه المنهجيه الاجتماعيه وبين مقوّماتها الاساسيه علي ضو مبادي الحكمه المتعاليه التي نستشفّ منها انّ منهجيه هابرماس فيها خللٌ من حيث مبانيها، وهناك جانبٌ من مقوّماتها لا ينسجم مع المنظومه الفلسفيه للحكمه المتعاليه، وبعضها متضادٌّ معها.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 29 سال 1395
لينک به اين مدرک :
بازگشت