بررسي تاثيرمداخله آموزشي مبتني بر الگوي بزنف بر سبك زندگي بيماران مبتلا به بيماري نارسايي قلبي

Effectiveness of an educational intervention (based on BASNEF Model) on lifestyle of patients with heart failure

مقدمه: سبك زندگي سالم در كاهش بروز، شدت و عوارض بيماري ها موثر است. يكي از چارچوب هاي آموزشي كه در فرآيند تغيير رفتار علاوه بر آگاهي و نگرش عواملي چون محيط و هنجارهاي اجتماعي را نيز موثر مي داند، الگوي بزنف است. مطالعه حاضر با هدف تعيين تاثير آموزش مبتني بر الگوي بزنف بر سبك زندگي بيماران مبتلا به بيماري نارسايي قلبي انجام گرفت. مواد و روش كار: در اين مطالعه شبه تجربي، 60 نفر از بيماران مبتلا به بيماري نارسايي قلبي به صورت در دسترس وارد مطالعه شدند، پرسشنامه ي سبك زندگي و پرسشنامه سنجش سازه هاي الگوي بزنف قبل از مداخله توسط نمونه ها تكميل شد و سپس نمونه ها به دو گروه مداخله و كنترل تخصيص تصادفي داده شدند. در اين مطالعه آموزش مبتني بر الگوي بزنف در طي 4 جلسه براي هر گروه كوچك 10 نفره بيماران گروه مداخله، انجام شد. بعد از 3 ماه پيگيري پرسشنامه ها دوباره تكميل شدند. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از آزمون هاي آمار توصيفي و استنباطي انجام شد. يافته ها: نتايج مطالعه نشان داد كه بعد از مداخله ميانگين نمره كلي سبك زندگي بين دو گروه متفاوت نبود (163/0=p)، به عبارتي آموزش مبتني بر الگوي بزنف بر سبك زندگي بيماران موثر نبود. اما ميانگين نمره ابعاد تغذيه، الگوي خواب، سلامت جسماني، استرس و مصرف دخانيات مرتبط به سبك زندگي در بين دو گروه از نظر آماري تفاوت معني دار داشتند (05/0p < )، و آموزش مبتني بر مدل بزنف بر ابعاد سبك زندگي بيماران موثر بود. نتايج نشان داد كه ميانگين نمرات سازه هاي الگوي بزنف قبل و بعد از مداخله درون گروه مداخله تفاوت آماري معني دار داشت (0001/0 > p). بحث و نتيجه گيري: با توجه به تاثير آموزش بر اساس مدل بزنف، بر ارتقاي اكثر حيطه هاي سبك زندگي بيماران نارسايي قلبي، پيشنهاد مي شود از اين الگو در اين بيماران استفاده شود.

Objective (s): Healthy lifestyle is an important factor to reduce the incidence, severity and complications of diseases. BASNEF model, as an educational framework, in addition to patients’ knowledge and attitude considers environment and social norms in changing behavior. This study aimed to assess the effectiveness of an educational intervention based on BASNEF model on lifestyle of patients with heart failure. Methods: In this quasi-experimental study, 60 patients with heart failure were enrolled in the study and allocated to intervention and control groups (30 per each group). The intervention group revived 4 sessions based BASNEF while the control group received nothing. To collect data participants completed a lifestyle and BASNED model questionnaires at two points in time: at baseline and 3 months follow-up. Data analysis was performed using descriptive and inferential statistics. Results: The mean scores of total lifestyle did not differ between the two groups after the intervention (p=0.16), However some aspects of lifestyle such as nutrition, sleep patterns, physical health, stress and tobacco use were significantly differed between the two groups (p < 0.05). The analysis of data also showed that the mean scores of BASNEF structures before and after intervention significantly differed in intervention group (p < 0.0001). Conclusion: The findings suggest that an educational intervention based on BASNEF might have some positive effect on lifestyle of patients with heat failure.